انزوای ایالات متحده: واقعیت یا توهم؟
بعد از رأی نیاوردن پیشنهاد ایالات متحده در شورای امنیت مبنیبر مسؤول دانستن حماس برای خشونتها در مرز غزه و وتوی قطعنامه پیشنهادی کویت ازسوی آمریکا، گروههایی از انزوای ایالات متحده در جامعه جهانی سخن گفتهاند. داستان جنگ تعرفهها و تجارت میان ایالات متحده از یک سو و چین و اتحادیه اروپا و کانادا و مکزیک ازسوی دیگر نیز گروههایی را به این سو کشانده که سیاستهای تجاری ترامپ را انزواجویانه تلقی کنند. این موضوع، پساز خروج ایالات متحده از پیمان تغییرات اقلیمی پاریس، برجام و پیمان تجاری با کشورهای حوزه اقیانوس آرام نیز مطرح شد. وضع تعرفه بر واردات فولاد و آلومینیم از اروپا، کانادا و مکزیک هم باعث طرح اینگونه سخنان شده است.
در مورد این برداشت از آرا در شورای امنیت، میتوان به سابقه وتوی قطعنامهها علیه اسرائیل اشاره کرد که این اولینبار نیست ایالات متحده بهتنهایی قطعنامههایی را وتو میکند و این اولینبار نیست که جو سازمان ملل با خواست ایالات متحده همراهی نمیکند. تبلیغات سیاسی اسلامگرایان و چپها که دولتهای اروپایی و جهان اسلام نیز در آن مسیر حرکت میکنند، در جو ضد اسرائیلی در سازمان ملل بیتأثیر نبوده است و عزم دولت ترامپ متوجه بر شکستن این جو است.
اما اگر موضوع را در دامنهای گستردهتر نگاه کنیم، همه تصمیمات ترامپ متوجه به خنثیکردن میراث اوباما بوده است و نه منزویکردن ایالات متحده. اگر ایالات متحده قبل از تصمیمات دولت اوباما در دنیا منزوی بوده، میتوان امروز هم آن را منزوی دانست؛ درصورتیکه واقعیت آن است که پیش از تصمیمات دولت اوباما نیز ایالات متحده در دنیا منزوی نبوده و امروز هم منزوی نیست.
آیا ایالات متحده منزوی خواهد شد؟
برای پاسخ به این سؤال، نه به آرزوها، بلکه به واقعیات باید نگاه کرد. دنیایی که امروز ما در آن زندگی میکنیم، از پنج جهت به ایالات متحده نیازمند است و از هر پنج جهت، ایالات متحده نیازی به دیگر کشورها ندارد. البته این بدانمعنا نیست که مبادلات میان کشورها به نفع مردم آمریکا نیست؛ اما آنها همچنان دست بالاتر را خواهند داشت و اگر دیگر کشورها بخواهند از این مبادلات بهرهبرداری کنند، باید به خواستهای ایالات متحده نیز توجه کنند.
امنیت. امنیت همه آبراههای بینالمللی و بسیاری از کشورها در برابر دولتهای یاغی (کرهشمالی، ایران)، دولتهای گسترشطلب (مثل روسیه) و گروههای شورشی و سارق (مثل دزدان دریایی سومالیایی) به همکاری با ایالات متحده وابسته است؛ اما امنیت ایالات متحده به همکاری با دیگر کشورها وابسته نیست. با بودجهای که ایالات متحده برای دفاع دارد، این کشور میتواند حوزه سرزمینی خود را امن سازد، بدون هیچگونه همکاری با دیگران. این دول اروپاییاند که بیشتر از پیمان ناتو برخوردار میشوند تا ایالات متحده. اگر آمریکاییها دغدغه کمک به دیگران و برخی جاه طلبیها را کنار بگذارند، میتوانند در سواحل اقیانوس آرام و اطلس و هزاران دریاچه قاره حاصلخیز خود، ایام را بدون توجه به نقاط دیگر دنیا، به خوشی بگذرانند.
فرهنگ و هنر. تکتک شهروندان دنیا امروز از تولیدات فرهنگی و هنری ایالات متحده برخوردار میشوند، بدون اینکه هزینه چندانی برای آنها بپردازند. بهترین و گرانترین مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی با سرمایه آمریکایی تولید میشوند و میلیاردها نفر در دنیا از آنها بهشکل قانونی و غیرقانونی استفاده میکنند. انواع موسیقی که در ایالات متحده با هزینههای زیاد تولید میشود، مورد استفاده مجانی شهروندان دیگر کشورها قرار میگیرد. اگر هنر و فرهنگ دیگر نقاط دنیا هم در ایالات متحده عرضه میشود، بهدلیل سخاوتمندی آمریکاییها در دعوت و پرداخت هزینه به این هنرمندان است.
بازار سرمایه. نبض بازارهای مالی دنیا در نیویورک و لندن و هنگکنگ میتپد. بدون دیگر کشورها هم شرکتهای صنعتی و خدماتی ایالات متحده میتوانند سرمایه کافی برای فعالیت داشته باشند؛ اما بازارهای مالی دیگر کشورها، بدون سرمایه مردم آمریکا، با دشواری مواجه میشوند. با همه پیشرفتهایی که در چین صورت گرفته، امروز اگر شرکتهای آمریکایی همکاری خود را با شرکتهای چینی قطع کنند، فعالیت بسیاری از آنها متوقف میشود. بخشی از بازار کار در ویتنام، تایوان، بنگلادش و برزیل، مبتنیبر سرمایه آمریکایی و عرضه کالا در ایالات متحده و انتقال تکنولوژی از ایالات متحده بوده است.
علم و تکنولوژی. ایالات متحده مرکز پیشرفتهای علمی و فنی در دنیاست. یک قرن و نیم است که مردم دنیا، بدون آنکه متوجه باشند، از نتایج این تحولات برخوردار میشوند. تعداد اختراعات ثبتشده در هر یک از کدهای پستی ثبتشده در سه ایالت نیویورک و نیوجرزی و کانِتیکات بیشاز تاریخ دستاورهای فنی در جهان اسلام است. (اینها را بهعنوان واقعیات میگویم و نه میهنپرستی یا دفاع از ایالات متحده توسط یک شهروند این کشور). کافی است شما به همه وسایلی که در آشپزخانه خود دارید، نگاه کنید. بخش عمده آنها در ایالات متحده ابداع شده است، یا اگر نشده باشد، در ایالات متحده تولید صنعتی و عمومی شده است. هیچ آمریکایی برای کسب دانش، نیازی به رفتن به روسیه و ایران و حتی فرانسه ندارد؛ بلکه آنها هستند که نیازمند این سفرند. البته همه مردم دنیا از مبادله علمی و فنی بهرهمند میشوند، اما اگر دیواری به دور کشورها کشیده شود، این بقیه دنیاست که بیشتر متضرر میشود.
فعالیتهای انساندوستانه. هیچ ملتی بهاندازه مردم آمریکا در امور خیریه و فعالیتهای انساندوستانه سخاوتمند نبوده است. در جریان جنگ سوریه، ایالات متحده هر سال حدود ششمیلیارد دلار برای آوارگان سوری هزینه میکند. ایالات متحده بهتنهایی ۲۲ درصد بودجه سازمان ملل را تأمین میکند. حجم فعالیتهای انساندوستانه و خیریه مردم آمریکا در سال ۲۰۱۶ حدود ۴۰۰میلیارد دلار در این کشور و بقیه دنیا بوده است. ایالات متحده سالانه بیشاز ۵۰۰ میلیون دلار به دولت خودگردان فلسطینی میپرداخت و وقتی دولت ترامپ نیمی از آن را بهحالت تعلیق درآورد، محمود عباس به فحاشی به معاون رییس جمهوری آمریکا اقدام کرد.
با پنج حوزه ذکرشده، سخن از انزوای ایالات متحده، غیرواقعبینانه و آرزومندانه و خیالبافانه بهنظر میآید. دول دیگر و نیروهای ضدآمریکایی که امروز با سیاستهای ترامپ مخالفاند و خود را غمخوار ایالات متحده نشان میدهند، باید متوجه این نکته باشند که همچنان که ایالات متحده در قرن بیستم دنیا را با هزینههای انسانی و مالی بسیار، از شر فاشیسم و کمونیسم نجات داد، امروز هم همین کشور است که میتواند دنیا را از شر اسلامگرایی نجات دهد.
کنار گذاشتن سیاستهای شکستخورده
سیاستهای دولت ترامپ که انزواگرایانه به نظر میآید (چون برخی کشورها با آنها مخالفاند) اتفاقاً متمرکز بر حوزههایی است که قبلاً حتی با چندجانبهگرایی بهجایی نرسیده است. حتی قبل از شروع دولت ترامپ، اکثر کارشناسان و ناظران بر این باور بودند که فرایند صلح در خاورمیانه مرده است؛ ۲۵ سال مذاکره با کرهشمالی و باجدادن به آن، هیچ نتیجهای نداده بود؛ برجام از حفرههای جدی رنج میبرد (با مدتدار بودن و عدم نظارت بر پادگانها) و بدون یا با ایالات متحده، پیمان اقلیمی پاریس با دشواریهای جدی مواجه بوده است.
در مورد مواضع پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در برابر جمهوری اسلامی ایران، نخست دول اروپایی اعلام میکنند که باید در برجام ماند و تحریمهای ایالات متحده را تا حد ممکن سست کرد؛ اما بلافاصله همان خواستها را بهصورت پراکنده و یکییکی مطرح میکنند: آزادی دوتابعیتیها، توقف آزمایش موشکهای بالستیک، خاتمهدادن به دخالتهای منطقهای، برداشتن شرط مدتدار بودن برجام و درنهایت، ارجاع جمهوری اسلامی به فروش یک میلیون بشکه نفت خود به روسیه و گرفتن غذا و دارو و دیگر مایحتاج بهازای آن.