دغدغههای حکومتی در چهلمهای بیمنبر و بیواعظ
مراسم چهلم کشتهشدگان اعتراضهای آبانماه در روز ۵ دیماه، در شرایطی برگزار شد که به گفته خانوادههای عزادار، شاهدان عینی و رسانهها، فضا برای برگزاری مراسم بهشدت امنیتی بود. از طرف دیگر، خانوادههای بسیاری از کشتهشدگان، بهویژه آنها که با رسانهها گفتوگو کرده بودند، زیر فشار و بازجویی و بازداشتهای چندساعته تا چندروزه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار گرفتند تا از برگزاری این مراسم صرفنظر کنند.
همه اینها در شرایطی روی داد که صداوسیما، بهعنوان رسانه انحصاری حکومت، در همراهی با برخی روزنامهها و سایتهای خبری وابسته به ارگانهای حکومتی و دولتی، در چند هفته اخیر، تمام تلاش خود را به کار بستند تا کشتارها را به نیروهای نفوذی خارجی و گروهکهای سازماندهیشده و چریکی ضدحکومت نسبت دهند. در این راه حتی از پروژههای شهیدسازی و جعل سابقه بسیج برای کشتهشدگان نیز دریغ نکردند.
با وجود این، جمهوری اسلامی برخلاف تمام ادعاهایش مبنی بر دست نداشتن در کشتار وسیع مردم معترض در آبانماه، به خانوادهها اجازه برگزاری مراسم چهلم کشتهشدگان را نداد. فضای کاملا امنیتی در شهرهایی که بیشترین تعداد کشتهشدگان را داشتند، حضور گسترده ماموران امنیتی با پوششهای ویژه در سطح شهرها و گورستانها، گشتهای زمینی و هوایی برای کنترل اوضاع و در نهایت، دستگیری تعدادی از شرکتکنندگان در مراسم چهلم، بهویژه در مراسم پویا بختیاری در بهشت سکینه کرج بخشی از تلاشهای تمامقد نظام برای مقابله با مردم در برگزاری مراسم چهلم کشتهشدگان بود.
این مساله که چطور حکومت مراسم چهلم، مراسمی که سالهاست بخشی از آداب تکریم درگذشتگان بوده است، را یک حرکت سیاسی براندازانه تلقی میکند و با اینکه نقش خود در کشتار معترضان را انکار میکند، تا این اندازه از برگزاری مراسم بزرگداشت آنها وحشت دارد ناخودآگاه بخشی از تاریخ سیاسی معاصر را یادآوری میکند. در روز ۵ دیماه، حکومت تلاش کرد تا از تبدیل مراسم چهلم جانباختگان به یک روز خاص در تقویم اعتراضهای مردمی ایران جلوگیری کند، اقدامی که خود سالها پیش انجام داده بود.
بخشی از تاریخ معاصر ما در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، تبیین و اجرای سیاست «چهلم به چهلم» بود، سیاستی که آیتالله خمینی، بهعنوان رهبر انقلاب، و حامیانش برای مردم معترض تعیین کرده بودند تا به این شکل از خاموشی اعتراضها جلوگیری کنند. نقطه شروع این حرکت از ۱۹ دی ۱۳۵۶ و اعتراض مردم قم در حمایت از روحالله خمینی بود. در بهمنماه همان سال، در چهلمین روز قیام قم، طلاب و برخی مردم تبریز به خیابان آمدند. در چهلم این رویداد، در فروردین ۱۳۵۷، نیز مردم در شهرهایی مانند اهواز و یزد و جهرم دست به تظاهرات زدند. مجموع کشتههای این قیامها در طول چند سال، بسیار کمتر از تعداد کشتهشدگان دو روز متوالی در آبان ۱۳۹۸ بود.
در واقع، سیاست چهلم به چهلم با توجه به خاصیت زنجیرهواری که به همراه زمان کافی برای تجدید قوا به معترضان میدهد، همچون یک مارپیچ عمل میکند. این سیاستی است که تبیینکنندگان آن، یعنی مسئولان جمهوری اسلامی، آثارش را بهخوبی میشناسند و از ترس اینکه مبادا امروز نیز چهلم کشتهشدگان قیام سراسری آبانماه یا با هدف زنده کردن سیاست چهلم به چهلم باشد یا حتی بدون برنامهریزی برای چنین سیاستی، موجب تداوم قیامها و اعتراضها شود، به هر شکل ممکن از برگزاری آن جلوگیری میکنند و خانوادههای زیادی را از حق طبیعی برگزاری مراسم و از حضور و همدردی اقوام و مردم در داغ عزیزی که در اعتراضی مردمی از دست دادهاند، نه برای مثال در تصادف یا بیماری، محروم میکنند.
از سوی دیگر، در آموزههای اسلامی، چه پیش و چه پس از انقلاب ۱۳۵۷، حتی از دوران صفویه، اولویتدهی به فرهنگ غمپروری و استفاده از تریبون مسجد و منبر برای روحانیت، که عمدتا مردم را در مراسم عزا به سمت خود میکشاند، نقطه قوت بوده است. برای همین است که به قول بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه میدارد» نه حتی برای مثال، میلاد پیامبر اسلام که اتفاقا نقطه مشترک تمام گروههای اسلامی است.
بنابراین، امروز حاکمیت تلاش میکند این ابزار قدرت خود، یعنی مراسم عزاداری، منبرهای مساجد و محرم و صفر، که بهواسطه آن مردم را تهییج میکرد، از دست ندهد.
در مراسم چهلم فرشاد حاجیپور، یکی دیگر از جانباختگان اعتراضهای آبانماه، که فیلمی از آن در فضای مجازی منتشر شده است، از دفترچه خاطرات او میخوانند که «برای حسین گریه نکنید، بلکه برای مردمی گریه کنید که زیر بار ظلم این حکومتاند».
بهعلاوه، باید توجه داشت که چه در سیاست چهلم به چهلم و چه قبل و بعد از آن، که مردم برای برگزاری مراسم به مساجد میرفتند، روضهخوانی و سخنرانی بالای منبر شغل رسمی روحانیون بوده و هست. اما امروز، در عزای کشتهشدگان آبانماه، این روحانیون بر منبر و در مجالس روضه کشتهشدگان نه حرفی برای گفتن دارند نه گوشی هست سخنانشان را بشنود، چرا که مردم و سازمانهای بینالمللی خودِ آنها و بالادستیهایشان را متهم و عامل مستقیم این کشتارها میدانند. پس از دیدگاه حاکمیت، وقتی در مراسم عزا منبری در کار نباشد، لزومی برای برگزاری آن مراسم هم دیده نمیشود.
با توجه به شرایط کنونی، نظام جمهوری اسلامی، که چه در داخل و چه در خارج مرزها در ضعیفترین شرایط ممکن در این چهل سال قرار دارد، بهخوبی میداند که قطعا اعتراضهای بیشتر و کشتههای بیشتری در راه است و به همین دلیل، تمام تلاش خود را میکند تا در چنین مراسمهایی، خانوادههای کشتهشدگان با هم و با مردم ارتباط پیدا نکنند، چرا که قدرت انبوه خلق و خطر ایجاد شور و احساس در مردم ناراضی و خشمگین را بزرگترین تهدید برای تداوم حکومت خود میداند.
هرچند خانوادههای کشتهشدگان آبانماه که داغدار جوانان و فرزندان خودند، طبق تمامی قوانین و عرف موجود در جامعه، باید بتوانند مراسم چهلم عزیزان خود را برگزار کنند، به دو دلیلی که در بالا بیان شد، جمهوری اسلامی تمام سعی خود را کرده است تا نه معترضان با بزرگداشت ازدسترفتگان خود، آگاهانه یا ناآگاهانه، به اعتراضهای مردمی تداوم بخشند و نه حاضر است تریبون قدرتدهنده خود، یعنی منبر وعظ و خطابه در مراسم عزا، را به هر بهانه و در هر زمانی از دست بدهد، چرا که درست از همین نقطه توانسته بود در جریان اعتراضها، به پادشاهی پهلوی ضربه وارد کند و در نهایت و به هر شکلی، پیروز این میدان شود.