غائله مجلات همشهری از کجا شروع شد و به کجا رسید؟
وقتی در بهار ۱۳۹۶ اصلاحطلبان در قالب لیست امید در انتخابات شورایشهر تهران پیروز شدند و توانستند بعد از ۱۲ سال، پارلمان شهری پایتخت را از اصولگرایان بازپس گیرند، قابل پیشبینی بود که تغییراتی بزرگ در مجموعه شهرداری تهران در راه است.
از زمان آغاز بهکار تیم جدید، بحث زیان مالی سنگین همشهری در مجموعه شهرداری و شورایشهر مطرح شد؛ اما پیش از اینکه در اسفندماه سال گذشته، طرح تحقیق و تفحص از همشهری رای بیاورد، شهردار پیشین تهران، حکم به تعطیلی چهار مجله همشهری اقتصاد، همشهری خردنامه، همشهری ماه و همشهری دیپلماتیک داد.
این تعطیلی درپی تصمیم هیاتمدیره موسسه همشهری مبنیبر تعطیلی مجلاتی که کمتر از ۴۰درصد فروش داشتند، اتخاذ شد.
تولد زیر سایه برند همشهری
انتشار مجلات همشهری به ۱۳ سال پیش برمیگردد. زمانی که قالیباف شهردار تهران، و مجید انتظامی مدیرعامل موسسه همشهری شد، بهتدریج مجلات تخصصی همشهری درقالب هفتهنامه، ماهنامه و دوماهنامه متولد شدند. با خروج انتظامی، ایده انتشار مجلات گسترش پیدا کرد و حاصل آن ۱۲ مجله شد که از اندیشه و اقتصاد تا سلامت و ادبیات داستانی را دربر میگرفت.
با آغاز بهکار شورای پنجم، مجلات همشهری محور حملات مدیران ارشد شهرداری قرار گرفتند و آمار انتشار پایین مجلات و زیاندهی آنها باعث شد که مدیران شهرداری بهفکر تصمیمات عاجل بیفتند. اولین تصمیم، تعطیلی چهار مجله بود. مجبور کردن سردبیران مجلات به کاهش ۲۵ تا ۳۵ درصدی رقم قرارداد و کاهش مدت قرارداد به سهماه، تصمیم دیگری بود که هیاتمدیره همشهری گرفت. براساس اخبار غیررسمی، به سردبیران سهماه فرصت داده شد تا بتوانند در پایان سهماه (پایان تابستان) تیراژ مجلات را بالا ببرند. اما پیش از آنکه سهماه بهپایان برسد، تصمیم نهایی رسانهای شد. اداره و سردبیری هشت مجله باقیمانده همشهری، به یک شخص حقیقی سپرده شد. علی رزاقیبهار که طی یک قرارداد سهساله، سردبیری هر هشت مجله را پذیرفت، جوانی ۳۲ ساله است که دربین اهالی رسانه شناخته شده نیست. تنها سابقه او در عرصه مطبوعات به مدیرمسئولی یک نشریه در استان خراسان برمیگردد. او عضو حزب ندای ایرانیان به دبیرکلی صادق خرازی است.
رزاقیبهار که با پدرش یک شرکت پوشاک را بهطور خانوادگی اداره میکنند در قرارداد با شرکت همشهری متعهد شده است که مجلات را بهطور منظم با هزینه شخصی منتشر کند و بعد از دو سال، مجموعه مجلات را به سوددهی برساند. اتفاقی که به گفته کاشناسان رسانه، با توجه به شرایط فعلی مطبوعات و رکود اقتصادی و درنتیجه کاهش آگهیها، بعید بهنظر میرسد.
واگذاری بدون مناقصه، بیکاری ۱۰۰ نیروی کار
درنتیجه تصمیمات متوالی موسسه همشهری، قریببه ۱۰۰ خبرنگار بیکار شدهاند. اگرچه در آغاز گفته میشد کارکنان فعلی مجلات حفظ خواهند شد و در اولویت قرار خواهند گرفت، اما روایت مذاکرات بین سردبیران سابق و پیمانکار فعلی، نشان میدهد که چنین عزمی در کار نبوده است.
کارکنان مجلات همشهری در رسانههای اجتماعی از اینکه مجموعه شهرداری و مدیران موسسه همشهری توجهی به زحمات آنها در رونق مجلات همشهری نداشتهاند، گلهمندند. انتقاد به تصمیمهای موسسه همشهری، به کارکنان آن محدود نماند و بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی نیز به این اتفاق، واکنش نشان دادند.
محمد آقازاده، از روزنامهنگاران پیشکسوت اصلاحطلب نیز لبه تیز انتقاداتش را به سوی همفکران سیاسیاش گرفت و در توئیتی، ماجرای مربوط به مجلات همشهری را نوعی «افتضاح» خواند.
ازسوی دیگر، بسیاری از منتقدان تصمیمات موسسه همشهری نیز میپرسند که چطور این موسسه و شهرداری، بدون برگزاری مناقصه، قراردادی سهساله را با یک شخص حقیقی امضا کرده است. این درحالی است که اعضای شورایشهر و بهخصوص کمیسیون فرهنگی شورا از انعقاد این قرارداد بیاطلاع بودند.
جلوگیری از تجویز سیانور برای مطبوعات خصوصی
در این مدت، مدیران همشهری کمتر به دفاع از تصمیمات خود پرداختهاند؛ اما بهروز شجاعی، یکیاز اعضای هیاتمدیره موسسه همشهری، در واکنش به انتقادات مطرحشده، سه دلیل موثر در تصمیم موسسه همشهری برای قطع سوبسید فرهنگی شهرداری به مجلات را اینگونه تحلیل کرد: «اولا سیاست مدیریت شهری در دوره جدید چنین نیست و ثانیا، دریافت این سوبسید، آنهم در شرایطی که شهرداری با مشکلات مالی متعددی دستوپنجه نرم میکند و درآمدهای آن طبق گزارش خزانهداری شورا ۵۰ درصد کاهش داشته، اساسا امکانپذیر نیست و ثالثا در این شرایط که مطبوعات خصوصی با مشکلات متعددی مواجه هستند و روزنامهنگاران بسیاری در آستانه بیکاری هستند، دوپینگ گروه مجلات همشهری با شیوه فعلی و صرفا با پول مردم و توسط شهرداری، حکم سیانور را برای این مطبوعات داشت.»
اختلاف حساب چقدر است؟
یکی از مهمترین دلایلی که مدیران شهرداری و موسسه همشهری برای تعطیلی چهار مجله همشهری و واگذاری بقیه مجلات به بخش خصوصی بر آن تاکید میکنند، میزان بالای برگشتی مجلات و ضرر مالی قابلتوجه بود.
درباره ضرر مالی، ارقام متناقضی ارائه شده است. مرتضی حاجی، مدیرعامل همشهری گفته است که درآمد ۶۳میلیارد تومانی همشهری در پایان سال ۹۳، در پایان ۹۶ به منفی ۴۹میلیارد تومان رسیده است. مدیران همشهری میگویند سهم مجلات در تراز منفی ۴۹میلیاردی، حدود ۱۰میلیارد تومان بوده است. این درحالی است که کارکنان مجلات همشهری، نظر دیگری دارند. علیرضا سیفالهی، عضو مجموعه مجلات همشهری مدعی است که محاسبات گزارشهای مالی همشهری نشان میدهد بیش از ۸میلیارد تومان از این رقم، هیچ ارتباط مستقیمی با هزینههای مجلات ندارد و خرج سربار، ستاد مجلات، كارمندهای همشهری و... میشود.
برخی از منتقدان تصمیمات موسسه همشهری در قبال مجلات نیز میگویند که عمده بدهی و تراز منفی مالی موسسه همشهری، به روزنامه همشهری برمیگردد که نیروی انباشته فراوانی دارد. همشهری ۱۳۰۰ نیروی رسمی دارد که با موسسه رابطه کارمندی دارند و از تمام امکانات مجموعه بهرهمندند. به گفته حجت نظری، عضو شورایشهر تهران، از این تعداد، ۲۸۶ نفر بدون حضور در محل کار، حقوق دریافت میکنند.
جای خالی انجمن صنفی روزنامهنگاران
جدا از اینکه کدامیک از طرفین حق دارند، حقوق ۱۰۰ نیروی کاری که درنتیجه یک تصمیم مدیریتی بیکار شدهاند و مطابق یکیاز بندهای قرارداد جدید موسسه همشهری، پیمانکار جدید هیچ تعهدی در قبال سوابق آنها ندارد، نکته مهمی است که نادیده گرفته شده است.
در این شرایط، جای انجمن صنفی روزنامهنگاران که در سال ۱۳۸۷ با حکم دیوان عدالت اداری منحل شد، خالی بهنظر میرسد. درحالیکه وزارت ارشاد درقبال این رفتارها سکوت کرده، شاید اگر انجمن صنفی روزنامهنگاران منحل نمیشد، میتوانست صدای روزنامهنگاران بیکار شده باشد.