ناآرامیهای عراق و لبنان، چالشی نامنتظره برای جمهوری اسلامی ایران
هنگامیکه آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد که قصد دارد انقلاب اسلامی را به منطقه خاورمیانه و جهان صادر کند، بعضی از انقلابیون، حتی برخی نزدیکان خودِ آیتالله خمینی، شک داشتند که این ایده عملی باشد، چرا که برای رژیمی که انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ با عراق توان اقتصادی و نظامیاش را تضعیف کرده بود، صدور انقلاب نه تنها هدر دادن بیشتر منابع کشور بود، بلکه امکانپذیر هم نبود.
اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی نظامیـایدئولوژیکی که وظیفهاش پاسداری از نظام ولایت فقیه جمهوری اسلامی ایران است، وظیفه صدور انقلاب را بر عهده گرفت. راهبرد سپاه پاسداران برای صدور انقلاب بسیار ساده و در عین حال هوشمندانه بود: برای صدور انقلاب، نیازی نیست خودمان بجنگیم، بلکه از نیروهای نیابتی استفاده میکنیم. هرچند عملیاتی کردن راهبرد جدید فقط به کشورهایی محدود شد که جمعیت شیعه داشتند، موفقیتهای بزرگی در این زمینه حاصل شد.
در سال ۱۹۸۲، سپاه پاسداران با بهرهگیری از جنگ داخلی در لبنان، گروههای نظامی شیعیِ لبنان را زیر یک چتر سازماندهی کرد و حزبالله لبنان را تشکیل داد. سپاه پاسداران نه تنها اعضای این گروه را تعلیم نظامی داد، بلکه این گروه شبهنظامی را تحت حمایت کامل مالی، سیاسی و نظامی قرار داد.
با روالی مشابه، در سال ۲۰۰۳ و با بهرهگیری از اوضاع نابسامان پس از حمله ایالات متحده آمریکا به عراق، سپاه پاسداران و سپاه قدس (نیروی ویژهای که مسئول عملیاتهای برونمرزی است) مجددا دست به کار شدند و نیروهای شیعی عراق را تحت عنوان گروهی موسوم به حشد شعبی سازماندهی کردند. نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عراق چنان گسترده شد که قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، به همهکاره یا «حاکم عراق» معروف شد.
اما ناآرامیهای مردمی اخیر در دو کشور عراق و لبنان رژیم ایران را بهطور غافلگیرکنندهای گرفتار کرده است.
معترضان لبنانی در تظاهرات بزرگ و مسالمتآمیزی که استعفای نخستوزیر این کشور، سعد حریری، را به دنبال داشت، ظاهرا خواستار حکومتداری بهتر، اصلاحات دولتی و پایان فساد بودهاند.
اما ناگفته پیداست که حزبالله مسئول عقبماندگی و فساد در کشور است. حسن نصرالله معروف به حاکم واقعی لبنان و معمار اصلی کابینه سعد حریری است. از ۳۰ وزیر دولت حریری، ۱۸ وزیر از جمله وزرای وزارتخانههای خدماتی و اطلاعاتیـامنیتی تحت امر نصراللهاند و به او گزارش میدهند.
حزبالله که بخش قابل توجهی از درآمدش را از راه قاچاق به دست میآورد، با کنترل همه گذرگاههای مرزی، فرودگاهها، بنادر، ارتباطات و شبکه امنیتی، نقش اساسی و تعیینکنندهای در شکلگیری فساد در لبنان داشته است. تحریمهای کمرشکن ایالات متحده آمریکا علیه حزبالله هم بحران اقتصادی لبنان را عمیقتر کرده است.
اما مساله قابلتوجهتر این است که تظاهرات کنونی در لبنان فرقهای نیست و تعداد زیادی از شیعیان شهرها و نقاطی مانند نباتیه و بعلبکـهرمل را هم شامل میشود. اخیرا حسن نصرالله گفته بود حزبالله طرفدار وضعیت موجود است، وضعیتی که نصرالله آن را «خط قرمز» حزبالله توصیف کرد.
به هر حال، اعتراضهای داخلی لبنان زنگ خطر را در ایران به صدا درآورده است. قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، در ۲۲ اکتبر رهسپار بیروت شد تا اوضاع را از نزدیک ارزیابی کند. به دستور سلیمانی، محمدجلال فیروزنیا، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت که خود از اعضای سپاه قدس است، مسئول هماهنگی سیاستها و کنترل اوضاع داخلی لبنان شد.
در راستای خط مشی تعیینشده ازسوی سلیمانیـفیروزنیا، پاسخ اولیه حزبالله به ناآرامیها کمابیش محدود بود، اما نمایش مقاومت مدنی، مانند زنجیره انسانی در سراسر لبنان، خشم حزبالله را برانگیخته است. نصرالله درباره شروع مجدد جنگ داخلی فرقهای در لبنان، مشابه جنگهای داخلی خونین در دهه ۱۹۷۰، به تظاهرکنندگان هشدار داد. دیری نپایید که اعضا و هواداران حزبالله در حرکتی که «امن الحزب» یا «امنیت حزب»، مسئول بخش امنیت داخلی حزبالله، سازماندهی کرد، در محلههای شیعهنشین بیروت به معترضان حمله کردند و در حالیکه شعار «خدا، نصرالله و کل داهیه» سر میدادند، چادرهای تظاهرکنندگان را به آتش کشیدند.
اعتراضهای گسترده عراق احتمالا برای جمهوری اسلامی ایران چالشبرانگیزتر است. در این اعتراضها شیعیان عراق بهگونهای پیشرو بودهاند و سنیها نیز پشت سر آنها حرکت کردهاند. بصره، بغداد، کربلا، ناصریه، حله و نجف از شهرهای شیعهنشینیاند که صحنه ناآرامیهای جمعی بودند. درست مانند لبنان، معترضان از فساد دولتی، نبود زیرساختها و خدمات و همچنین بیکاری زیاد شکایت کردهاند. با این تفاوت که در عراق، شیعیان دولت شیعه تحت حمایت ایران را به ایجاد مشکلات در عراق متهم میکنند و در چند مورد، تصاویر آیتالله خامنهای و قاسم سلیمانی را آتش زدهاند. در دور قبلی ناآرامیهای داخلی، شیعیان ساختمانهای مرتبط با ایران و شبهنظامیان شیعه را به آتش کشیدند. سلیمانی چنان نگرانِ بدتر شدن اوضاع بود که برای نشست اضطراری به بغداد سفر کرد و در نشستی امنیتی، به مقامهای عراقی گفت که «ما در ایران میدانیم چگونه اعتراضها را کنترل کنیم».
پاسخ به ناآرامیهای داخلی در عراق متفاوت بوده است. تاکنون صدها نفر از معترضان یا به دست نیروهای امنیتی یا تکتیراندازهای شبهنظامی حشد شعبی کشته شدهاند. نقش حشد شعبی در سرکوب تظاهرات زمانی آشکار شد که معترضان خشمگین ایوب فالح حسن ربیعی، مشهور به ابوعزراییل و رمبو، از فرماندهان کتائب الامام علی، را بهشدت مجروح کردند و برخی منابع، حتی خبر از کشته شدن او دادند. وسام العلیاوی معروف به ابوجعفر، از فرماندهان عصائب اهل الحق که تحت حمایت سپاه پاسداران است، نیز به دست معترضان به قتل رسید، اتفاقی که باعث شد قیس خزعلی، فرمانده عصائب اهل الحق، در مورد پیامدهای جدی این اقدام هشدار دهد. اما در مقابل، مقتدی صدر، رییس جنبش صدر و منتقد سرسخت سیاستهای جمهوری اسلامی ایران، از معترضان حمایت کرد، که این مساله شرایط را برای درگیری احتمالی میان شیعیان مهیا خواهد کرد.
به احتمال زیاد، تحولات عراق و لبنان جمهوری اسلامی ایران را در شرایط بسیار دشوار و نامنتظرهای قرار خواهد داد. رژیم جمهوری اسلامی ایران، که بهخاطر تحریمهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا در شرایط بسیار سختی قرار دارد، قادر نخواهد بود به حزبالله یا دولت عراق کمک مالی کند. در واقع، دولت عراق، حزبالله و تا حدودی دولت لبنان تاکنون بهعنوان سپر محافظ، جمهوری اسلامی ایران را از عواقب سهمگین برخی تحریمها حفظ میکردند. اما درخواست معترضان برای ایجاد «دولت تکنوکرات» نویدبخش روزهای خوبی برای نصرالله و اربابان ایرانی او نیست. چه بسا خیزش در عراق، بهدلیل پویایی درونشیعی (Intra-Shiite dynamic) و ناکامی دولت در جلوگیری از هرجومرج، برای جمهوری اسلامی ایران چالشبرانگیزتر خواهد بود.
به نظر میرسد رژیم حاکم بر ایران دستور سرکوب اعتراضها در عراق و لبنان را صادر کرده است. لحن آیتالله علی خامنهای زمانی که گفت «ناآرامیها را ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی برنامهریزی کردهاند» حاکی از این بود که رهبر جمهوری اسلامی ایران زمینه برخورد خشونتآمیز با معترضان عراقی و لبنانی را فراهم میکند. اما بدون شک، راهبرد مشت آهنین جمهوری اسلامی ایران بدون هزینه نخواهد بود و به همین اندک مشروعیت سیاسی رژیم میان شیعیان عراق و لبنان لطمه جبرانناپذیری خواهد زد و احتمالا جنگ داخلی جدیدی را در این کشورها رقم خواهد زد.