نشست خبری یا نمایش آشکار ناراستی؟
حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، ۲۷ بهمنماه در چهاردهمین جلسه دیدار رسانهای و در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، ادعاهایی را مطرح کرد که بار دیگر اثبات کرد بهرغم اینکه در مقام ریاست قوه مجریه باید پاسخگو و مسئول مطالبات مردمی باشد، تا چه اندازه فردی ناصادق و تناقضگوست. روحانی حتی به برخی از اظهاراتش که تنها چند روز پیش از نشست خبری یکشنبه مطرح کرده بود، پشت پا زد.
تضادها در پاسخهای روحانی به پرسشهای خبرنگاران در مورد بعضی سخنان انتقادی که خود پیش از این درباره نظام مطرح کرده بود، به این مهم دامن زد که بهراستی رییسجمهوری به دنبال چیست و در پس آن نیشخندها و لبخندها، چهره واقعیاش کدام است؟ او که در روزهای اخیر بهصراحت انتخابات را جز انتصابات نمیدانست و نظارت استصوابی را زیر سوال برده بود، در این نشست خبری، سخنان پیشین را بهکلی انکار کرد و حتی مردم را به مشارکت در کاری تشویق کرد که تا دیروز، ماهیت آن را رسما زیر سوال برده بود. این مواضع روحانی در پاسخ به رسانهها در بهترین حالت بیانگر ترسو و محافظهکار بودن اوست و در بدترین وضعیت، نشاندهنده ناراستی و بیصداقتیاش.
بیصداقتی درباره آمار قربانیان اعتراضهای آبانماه
در حالیکه از فردای وقایع دهشتبار آبانماه که به خاک و خون کشیده شدن صدها تن از هموطنان ختم شد، تناقضگوییهای مقامهای حکومت درباره شکل و ماهیت برخورد خشونتبار با مردم آغاز شد، سکوت درباره آمار کشتهشدگان و بازداشتیها ابعاد این جنایت بزرگ را پیچیدهتر کرد، مسالهای که با گذشت سه ماه از آن سرکوب سهمگین، همچنان ادامه دارد.
روحانی، در مقام رییس شورای عالی امنیت کشور، در پاسخ به سوال یک خبرنگار آمریکایی درباره تعداد کشتهشدگان آبان ۱۳۹۸، مدعی شد که سازمان پزشکی قانونی مسئولیت دارد آمار را اعلام کند. در عین حال، ادعا کرد که آمارهایی که رسانههای خارجی ارائه کردهاند مبالغهآمیز و عجیب بوده است و آنها هر روز صد نفر به تعداد قربانیان اضافه کردند تا از مرز هزار نیز گذشتند، در حالیکه تعداد واقعی کشتهشدگان خیلی کمتر از اینهاست.
روحانی درباره جنایت آبانماه مرتکب سه خطای اغماضناپذیر شد.
۱) ضمن تکذیب تلویحی ارقام خبرگزاری رویترز و حتی سازمان عفو بینالملل که مستدل بر شواهد و بررسی میدانی بوده است، اساسا از ارائه هرگونه آمار تقریبی طفره رفت.
۲) قربانیان آبان را به خودی و غیرخودی تقسیم کرد تا ابعاد آن آدمکشی حکومتی را تخفیف دهد و از مسئولیتش در جایگاه ریاست جمهوری و بهویژه رییس شورای عالی امنیت ملی شانه خالی کند. او در پاسخ به پرسش یک خبرنگار گفت عدهای از کشتهشدگان اعضای نیروی انتظامی، برخی عابر و تعدادی هم معترض خیابانی بودند. روحانی در حالی خون برخی قربانیان را رنگینتر از دیگران میداند که اساسا نفس جنایت آبان هیچگونه توجیهی ندارد.
۳) درباره آمار قربانیان، روحانی پزشکی قانونی را مسئول دانست و توپ را در حالی دوباره به زمین آن نهاد پرتاب کرد که رییس سازمان پزشکی قانونی در واکنش به این ادعا، اعلام کرد که اعلام آمار کشتهشدگان بر اساس مصوبه شورای امنیت ملی، بر عهده دولت است. صرفنظر از اینکه واقعا چه نهادی مسئول انتشار ارقام قربانیان است، اعلام بیخبری رییسجمهوری از این موضوع مهم تنها نشاندهنده بیصداقتی و پنهانکاری اوست.
تناقضگویی درباره فاجعه هواپیمای اوکراین
حسن روحانی در حالی که پیش از این، در سخنانی رسما اعلام کرده بود که هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری اوکراین صرفا نمیتواند ناشی از خطای یک فرد باشد، با چرخش کامل از مواضع قبلی خود، ابعاد آن فاجعه را به یک اشتباه تقلیل داد و نمک بر زخم خانوادههای داغدار قربانیان آن حادثه هولناک پاشید. رییسجمهوری پا فراتر نهاد و نیروهای مسلح را بهدلیل بر عهده گرفتن اشتباه و عذرخواهی سریع از مردم، ستایش کرد! درباره فاجعه سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین دو نکته درخور تامل است.
نخست اینکه روحانی در حالی این ادعاهای ضدونقیض را در یک نشست خبری مهم اعلام کرد که تنها دو روز پیش، وزیر امور خارجهاش در موضعی غیرمنطقی، اعلام کرده بود که با وجود نبودِ فناوری بازخوانی اطلاعات جعبه سیاه، جمهوری اسلامی آن را به کشوری دیگر تحویل نخواهد داد. هرچند بر اساس پیمان شیکاگو، ایران بهعنوان کشوری که سانحه در آن رخ داده از این حق برخوردار است، ضدونقیضگوییهای مقامهای جمهوری اسلامی و پنهانکاریهای اولیه آنان درباره دلیل اصلی سقوط هواپیما به این شبهه دامن میزند که مسئولان ایرانی چرا نگراناند و جعبه سیاه هواپیما را تحویل نمیدهند؟ در حالیکه شفافسازی سریعتر میتواند بهنفع آنان باشد، تا از اتهامهای احتمالی درباره عمدی بودن آن حادثه تبرئه شوند.
نکته دوم درباره مسئولیت بستن حریم هوایی در روز حادثه بود، روحانی در این نشست مدعی شد که این موضوع به دولت مربوط نمیشود، بلکه سازمان هواپیمایی مسئول است. این در حالی است که مدیرعامل شرکت فرودگاهها در واکنشی سریع، این ادعا را از اساس نادرست خواند، چرا که در ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشوری آمده است که وظیفه لغو پروازها در موارد امنیتی و نظامی بر عهده اداره کل هواپیمایی کشوری اما با تصویب هیات وزیران است.
تشویق مردم به مشارکت در انتخابات یا انتصابات!؟
حسن روحانی در پاسخ به این سوال خبرنگار خبرگزاری فارس که «شما چندی پیش در سخنرانی خود از واژه انتصاب بهجای انتخاب سخن گفتید و همین تعبیر را هم در مورد شورای نگهبان به کار بردید، اما با توجه به اینکه در دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶، طبق همین پروسه رییسجمهور شدهاید، به نظر شما این سخن قابل پذیرش است؟» گفت: «هیچ موقع انتخابات را زیر سوال نبرده و نخواهم برد، انتخابات مساله بسیار مهمی در کشور است. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، همه ارکان کشور مستقیم و غیرمستقیم با انتخابات روی کار آمده و مشروعیت آنها از لحاظ حقوقی و اجتماعی با رای مردم است.»
این چرخش روحانی در حالی است که تنها پنج روز پیش از آن، در چهلویکمین سالگرد انقلاب اسلامی گفته بود: «اگر رژیم گذشته به مردم اجازه انتخاب میداد، نیازی به انقلاب نبود.» این سخن هشداری تلویحی به جمهوری اسلامی تعبیر شد که بیش از این خود را در مسیر تکرار تلخ تاریخ و بلایی که بر سر رژیم پهلوی آمد قرار ندهد.
نکته دوم اینکه روحانی پا فراتر نهاد و از مقام منتقد انتخابات به مالهکش تبدیل شد، وقتی گفت محدود شدن تعداد حوزههای غیررقابتی در انتخابات مجلس یازدهم از ۷۰ به ۴۴ نویدبخش است. در همین راستا، او از مردم این درخواست مضحک را کرد که حتی در جاهایی که فضا کاملا غیررقابتی است هم شرکت کنند و به همان جناح بیرقیب که در واقع باب میلشان نیست، رای بدهند!
ادعاهای ضدونقیض روحانی درباره انتخابات پیشرو وقتی تاملبرانگیزتر میشود که آن را با تازهترین سخنان خامنهای مقایسه کنیم، آنجا که رهبر جمهوری اسلامی انتخابات را جهاد عمومی میداند و شرکت در آن را نه تنها «وظیفه ملی» بلکه «وظیفه شرعی» میخواند. رهبر جمهوری اسلامی حتی مدعی شد که رای دادن «حق مدنی» و «جشن ملی» است!