نشریه نشنال: جنبش امروز ایران، انقلاب علیه انقلاباسلامی است
نشریهی بینالمللی نشنال، چاپ ابوظبی، در گزارشی در مورد اعتراضات جاری در ایران، میگوید این، «یک انقلاب واقعی علیه انقلاب اسلامی» است.
در این گزارش آمده است: «درست ۴۰ سال پیش، آیتالله خمینی، انقلاب اسلامی خود را از شهر مذهبی قم بهراه انداخت. تظاهرات جاری در ایران نیز از شهر مذهبی مشهد که واتیکان شیعیان دنیا محسوب میشود، شروع شده است. در مرحلهی اول مفسران گفته بودند ظاهراً این جنبش، بهخاطر بیکاری و فقر در میان مردم و دعواهای قدرتطلبانه در میان جناحهای رژیم حاکم کلید خورده است.
مشهد، پایگاه اقتصادی و مذهبی آیتالله علمالهدی، روحانی شدیداً محافظهکار و داماد او، ابراهیم رئیسی است که در انتخابات ریاستجمهوری از روحانی شکست خورد.
این دو بر یک امپراتوری مالی بهنام آستان قدس حکومت میکنند و نام رئیسی در میان قاضیهایی که در جنایت اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در دههی هشتاد [میلادی] حضور داشتند، دیده میشود. اگرچه ممکن است این دو روحانی در بهراه انداختن یک اعتراض محلی علیه حسن روحانی و دولت او دست داشته باشند، اما آنها هرگز نمیتوانستهاند سازماندهندگان جنبشی باشند که امروز سراسر ایران را فرا گرفته و خواهان سرنگونی روحانیت از قدرت حاکم شده است.
در ایران، موضوع اقتصاد همیشه زیربنای همهی بحثهای سیاسی و پاشنهی آشیل حکومت بوده است. شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» که ازسوی تظاهرکنندگان فریاد زده میشود، واکنشی به هزینهکردن مخارج هنگفت ازسوی حکومت در ماجراجوییهایش در سوریه و لبنان است؛ درحالیکه فقر و گرسنگی، در میان اقشار زحمتکش، بیداد میکند.
به گفتهی شیرین عبادی، برندهی جایزهی نوبل صلح، «جنبش جاری، زخمی کهنه است که اکنون دهان باز کرده است».
عبادی میگوید: «حکومت باید به خواست مردم ایران تن در دهد؛ و خواست واقعی و اصلی مردم هم این است که آنها میگویند دیگر حاضربه قبول این رژیم برای حکومت بر ملتشان نیستند. مردم باید تا برآورده شدن این خواست، در خیابانها بمانند».
رضا پهلوی، فرزند شاه فقید ایران که جوانان معترض، نام او را در خیابانها فریاد زدهاند و از او خواستهاند برای نجات کشور به ایران برگردد، میگوید هرگونه امید بستن به اینکه این حکومت بتواند وضع اقتصاد ایران را سامان دهد، کاملاً بیهوده است.
رضا پهلوی میگوید: «رژیم مذهبی حاکم، درست مانند کمونیسم، یک حاکمیت استبدادی با ایدئولوژی شکستخورده است. این حکومت، برای ادامهی حیات خود، تنها به خونریزی نیازمند است و برای فرار از مسؤولیتهای خود، خارجیها را مسؤول فجایع کشور معرفی میکند».