نه صادق هدایت همجنسخواه است، نه همجنسخواهی بد است
نزدیک یکماه از اظهارنظر جنجالی بهروز افخمی درباره صادق هدایت میگذرد. با فاصله گرفتن از واکنشهای تندوتیز کاربران شبکههای اجتماعی، شاید زمان مناسب برای نقد سخنان این کارگردان سینما درباره یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات ایران فرا رسیده باشد.
بهروز افخمی در برنامه رادیکال ۳ که از شبکه سوم تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش میشد، درباره صادق هدایت گفت: «چیزهایی در مورد صادق هدایت هست که کموبیش همه میدانند، ولی در مورد صادق هدایت بهوسیله روشنفکران و کسانی که هوادارش هستند سانسور شده است. این مساله، تمایلات همجنسخواهانه یا همجنسگرایانه یا هر چیزی است که در حال حاضر عنوان دگرباشی را برایش برگزیدند... جنبه همجنسخواهی منفعل که در صادق هدایت بوده باعث نفرت از زن میشود، و یا باعث نگاه رقتانگیز به زن میشود...»
«وقتی ما چنین مسالهای را در مورد صادق هدایت بدانیم، نگاهمان به داستانها کلا تغییر میکند و متوجه خیلی چیزها میشویم که اگر این را ندانیم، معنایش را نمیفهمیم. مثلا اینکه چرا در داستانهای هدایت زنان یا نفرتانگیز هستند یا رقتانگیزند یا اثیری هستند، یعنی موجوداتی خیالیاند.»
حمله به نویسنده مشهور و مغضوب دستگاه حاکم
حمله به صادق هدایت، نویسنده کتاب ماندگار «بوف کور»، اتفاق تازهای نیست. در چهل سال گذشته، حاکمیت و نهادهای فرهنگی مرتبط به حکومت نگاهی بهشدت منفی به هدایت داشتهاند. این نگاه منفی بیدلیل نبود. صادق هدایت بهزعم هیات حاکمه افکار نهیلیستی (هیچانگارانه) داشت، و این نگاه در آثارش تجلی پیدا میکرد، و چنین نگاهی از سوی حکومتی که پایههای ایدئولوژیک دارد مورد قبول نیست. خودکشی او نیز با باورهای حکومت دینی سازگار نبود. از طرف دیگر، صادق هدایت در بعضی از کتابهایش برخی باورهای مذهبی را به نقد کشیده بود. بنابراین، حمله به صادق هدایت بهخودیخود اتفاق غیرمنتظرهای نیست. در سالهای گذشته، نویسندگان وابسته به حکومت، مثل رضا رهگذر، بارها از منظر ایدئولوژیک به هدایت تاختهاند. اما سخنان اخیر بهروز افخمی به چند دلیل بازخورد منفی بیشتری داشت.
استدلالهای بیپشتوانه برای «نقد»
بسیاری از معترضان به سخنان افخمی بر این باورند که نمیتوان با استناد به آثار داستانی یک نویسنده زندگی او را نقد کرد. کاری که افخمی کرده خوانش داستانهای هدایت با نگاهی فرامتنی است. اما بهرغم اینکه این نقد به حرفهای افخمی وارد است، او در همین خوانش غیرادبی آثار هدایت استدلالهای بیبنیهای را مطرح میکند. افخمی میگوید چون در داستانهای هدایت، «زنان یا نفرتانگیز هستند یا رقتانگیزند و یا اثیری هستند یعنی موجوداتی خیالیاند» پس، صادق هدایت همجنسگرا بود. کمتر عقل سلیمی میتواند ارتباط بین فرض و حکم بهروز افخمی را تایید کند. سخنان افخمی به این معناست که هر نویسندهای که در آثارش نسبت به زنها حس همدلانهای داشته باشد یا زنها در آثارش نقشهای اصلی را داشته باشند، نمیتواند همجنسگرا باشند.
عدهای از مدافعان سخنان بهروز افخمی در دفاع از او به نقد رضا براهنی بر آثار صادق هدایت استناد میکنند. رضا براهنی معتقد بود هدایت در آثارش نگاهی مردسالار داشت. اما چه ارتباطی بین مردسالاری و همجنسگرایی وجود دارد؟ چطور یک همجنسگرا میتواند مردسالار باشد؟ اگر قرار است از میان صادق هدایت و بهروز افخمی یک نفرشان به نگاه جنسیتزده متهم شود، آن شخص افخمی است، چون او همجنسخواهی و احتمال داشتن حالت منفعل در رابطه را تحقیر میکند و میگوید: «جنبه همجنسخواهی منفعل که در صادق هدایت بوده باعث نفرت از زن میشود و یا باعث نگاه رقتانگیز به زن میشود.»
افخمی همچنان به همجنسخواهان و دگرباشان میتازد
یکی از مسائلی که باعث شده نظر بهروز افخمی درباره صادق هدایت اعتراض دوستداران این نویسنده و ادبیات را بهدنبال داشته باشد، نگاه آمیخته با تحقیر او به پدیده همجنسخواهی است. درواقع، او با همجنسخواه دانستن هدایت خواسته او را منکوب کند. چون نگاه او به پدیده همجنسخواهی بهگونهای است که «همجنسخواه» را فحش و ناسزا میداند و آن را از این جهت به نویسنده سرشناس ایرانی نسبت میدهد. به همین دلیل، نظر او بیش از آنکه بهعنوان تحلیلی غیرمستند مورد نقد قرار گیرد، به نگاه جنسیتزده و ارزشگذاریشدهاش اعتراض میشود. افخمی همجنسخواهی را نه ویژگی تعدادی از انسانها، بلکه «انحراف» جنسی میداند. نگاه او به مساله همجنسخواهی تحت تاثیر همین گفتمان عقبمانده مردسالارانه است که در آن فرد منفعل در مقابل فردی که در رابطه موقعیت تاپ دارد شخصیت حقیری دارد. این نگاه عقبمانده و سنتی به رابطه دو همجنسخواه بیشتر بر رویکردی تجاوزکارانه دلالت دارد، تا روایتی از یک رابطه انسانی.
بهروز افخمی، که بهخصوص از سال ۱۳۸۸ به بعد با تغییر موضع سیاسی، در برنامه سینمایی هفت طیف تندرو را نمایندگی میکند، پیش از این بارها به دگرباشها حمله کرده بود. او چند سال پیش در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز گفته بود که جشنوارههایی مثل کن، در شرایط برابر به فیلمهایی جایزه میدهند که درباره دگرباشهاست. بعدها در برنامه هفت، بار دیگر به بهانه تبریک به اصغر فرهادی برای موفقیت فیلم فروشنده در جشنواره کن، ادعایش درباره توجه این جشنوارهها به فیلمهایی با مضمون حمایت از دگرباشها را تکرار کرد.
آقای افخمی خودش اعتراف میکند اگر هم تبعیضی در جشنوارههایی مثل کن اتفاق میافتد، در شرایط برابر است. بنابراین، او از تبعیض مثبت حرف میزند، تبعیضی که در بسیاری جوامع پیشرفته در مورد گروههای اجتماعی که حقوقشان برای مدتهای طولانی پایمال شده، اعمال میشود. اگر جامعه سینما و دیگر گروههای اجتماعی سالها و قرنها، بهدلایل واهی، حقوق دگرباشها را رعایت نمیکردند، و فقط بهدلیل وجود اکثریت ناهمجنسخواه، همجنسخواهان را «بیمار»، «منحرف» و «نامحترم» میشمردند، حالا که متوجه ظلم سالیان سال به این اقلیت شدهاند، در موقعیت «برابر»، با حسی همدلانه، به همنوعان همجنسخواه خود توجه بیشتری نشان میدهند. همانطور که این اتفاق درباره سیاهان و زنان رخ داد. زمانی آقای افخمی و افخمیها میتوانند معترض شوند که در جشنوارههایی مثل کن بدون توجه به ارزشهای هنری و به صِرف پرداختن به زندگی اقلیتهایی مثل همجنسخواهان به فیلمی جایزه بدهند. خود افخمی نیز معترف است که در موقعیتی برابر چنین اتفاقی میافتد که البته در این ادعا هم باید شک کرد. چون فهرست برندگان جایزه کن موجود است، و فقط بهدلیل جایزه گرفتن یکی دو فیلم، نمیتوان چنین حکمی صادر کرد. هر چند او ادعای عجیب اثبات شدهای در اینباره دارد. افخمی در مصاحبه با وطن امروز مدعی شده بود: «شما میتوانید مطمئن باشید اگر فیلمی درباره همجنسبازی بسازید، بالاخره در یکی از این جشنوارههای اروپایی جایزه میگیرد، چرا که پروتکلهای جشنوارهای درباره این موضوع تصریح دارند!»
تجدید میثاق با همفکران جدید ازطریق حمله به هدایت
بهروز افخمی، که در دهه ۶۰ از مواهب انقلاب بهرهمند شد و توانست در سن ۳۰ سالگی مدیر شبکه یک تلویزیون جمهوری اسلامی ایران شود، در اوایل دهه ۷۰ با ساخت فیلم «عروس»، که در آن نماهای بستهای از بازیگر زن دیده میشد، داد همفکران سابقش را درآورد. ساخت فیلم «شوکران» در سال ۷۷ نیز بهدلیل صراحت درباره روابط خارج از ازدواج و ازدواجِ دومِ شخصیت اصلی فیلم، خبرساز شد. او در انتخابات مجلس ششم با فهرست اصلاحطلبان راهی مجلس شد، و در مجلس، از علاقه فرزندش به زندگی در آمریکا سخن گفت. پس از پایان مجلس ششم، افخمی راهی کانادا شد، بعد از چند سال به ایران برگشت، و در انتخابات سال ۸۴، ساخت فیلم تبلیغاتی مهدی کروبی را برعهده گرفت. در انتخابات سال ۸۸ نیز، با همکاری علی معلم، فیلم تبلیغاتی کروبی را ساخت. اما پس از آن به همفکران سابقش پیوست، و مدافع سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران شد.
طی کمتر از یک دهه گذشته، افخمی تا توانسته به جشنوارههای خارجی، فیلمسازهای موفق ایرانی در محافل بینالمللی، مثل اصغر فرهادی، تاخته و خود را در دل حاکمیت جا کرده است. برنامه هفت با اجرای او به برنامهای برای تسویهحساب با سینماگران روشنفکر و فیلمسازان منتقد تبدیل شد.
حالا بار دیگر، با اظهارنظر جنجالی درباره صادق هدایت به سرخط خبرها بازگشته است. حامد عنقا، فیلمنامهنویس و تهیهکننده سینما و تلویزیون، دو روز پس از اظهارنظر افخمی، در مصاحبهای رادیویی درباره انگیزه افخمی از این کار گفت: «راههای بهتری برای جلبتوجه هم وجود دارد. همین دوست عزیز فیلمساز، که واقعا یکی از کارگردانهای محبوب من است، یکی از منتقدان کسانی است که از رسانهها بهعنوان پاپاراتزی استفاده میکنند، خودت پاپاراتزی نیستی؟»
اظهارنظر بهروز افخمی درباره صادق هدایت اگرچه با استقبال رسانههای نزدیک به حکومت روبهرو شد، اما شاید بهترین پاسخ را دکتر حسن نمکدوست، استاد روزنامهنگاری، در حساب توییترش داد و نوشت: