بارانهای جنی در شورهزار سیاست
بارندگیهای مهرماه گذشته در اغلب نقاط ایران بیشتر از نرمال و در بعضی موارد، حتی سیلآسا بوده است. بارش به هر مقدار، در هر زمان و به هر شکل، برای مردم ایران امیدبخش است. بهخصوص آنکه اگر بعد از اینهمه سال خشکسالی مداوم، ببارد. هم بدینرو عجیب نیست اگر ببینیم که بارشهای مهر دستمایه بخشیاز فعالیتهای رسانهای شده است که میخواهد همزمان با آغاز تحریمهای تازه آمریکا، به مردم ایران خوشبینی و امید بدهد. در شبکههای اجتماعی و بهویژه تلگرام، مطالبی مکرر منتشر میشود با این مضمون که خشکسالی دوره موقتی بود که تمام شد و اکنون آغاز دوران ترسالی است و مردم دیگر نباید نگران بحران آب و محیطزیست و مسائل مرتبط با آن باشند. غالب این مطالب با دایره واژگان تخصصی نوشته شده است که نشان میدهد برنامهای منسجم برای انتشار آنها وجود دارد. اینگونه مطالب ازسوی رسانههای رسمی و با منابعی از نهادهای رسمی، تقویت و بازنشر میشوند. برای مثال، میتوان به اینفوگراف زیر که محتوای آن ازسوی وزارت نیرو تهیه و در روزنامههای پرشمارگانی همچون همشهری و ایران بازنشر شده است، اشاره کرد.
در این اینفوگراف، زیر تیتری با مضمون بازگشت ترسالی میخوانیم: «بارندگیهای اخیر استانهای شمالی به بیان برخی کارشناسان، در یکونیم قرن اخیر، بیسابقه بوده است.» همین یک گزاره را پی میگیریم و بررسی میکنیم:
۱- به بیان «برخی کارشناسان» یعنی چه؟ کدام کارشناسان؟ کارشناسان چه حوزهای؟ اگر منظور کارشناسان هوا و اقلیم است، قاعدتا آنها میدانند که در ایران حداکثر آمار اقلیمی هفتادساله در دسترس است و هرگز نمیتوان با قاطعیت درباره بیسابقهبودن یک رخداد اقلیمی در صدوپنجاه سال گذشته صحبت کرد.
۲- برای بررسی صحت و سقم ادعای کارشناسان وزارت نیرو اتفاقا آمار بارش در جایی که در مهرماه با بیشترین بارش درمیان تمامی شهرستانهای ایران روبهرو بوده است، را مرور می کنیم: یعنی آمار بارش در شهرستان رامسر. بارش این شهرستان مجموعا در سی روز مهرماه، ۵۱۶/۳ میلیمتر بوده، که البته مقدار ۲۷۴/۶ میلیمتر آن فقط در بیستوچهار ساعت رخ داده است. این آمار را نه با صدوپنجاه سال گذشته، بلکه با آمار ثبتشده مابعد سال ۱۹۵۰ میلادی، آنچه که در وبسایت سازمان هواشناسی کشور قابل مشاهده است (جدول زیر) مقایسه میکنیم (ماه اکتبر معادل مهرماه درنظر گرفته شده است).
میبینیم که در این سالها در مهرماه، مقدار بارش در شهرستان رامسر، بیشتر از پانصد میلیمتر بوده است: ۲۰۱۴- ۸۳۵ میلیمتر، ۲۰۰۱- ۸۰۹ میلیمتر، ۱۹۹۰- ۷۵۰ میلیمتر، ۱۹۷۶ – ۸۷۶ میلیمتر و ۱۹۵۷- ۶۰۵ میلیمتر. در سالهای ۲۰۰۴، ۱۹۹۸، ۱۹۹۵، ۱۹۹۲، ۱۹۸۵ و ۱۹۸۲ نیز مقدار بارش بیشتر از ۴۰۰ میلیمتر و بهواقع نزدیک به بارش مهرماه اخیر بوده است. همچنانکه میبینیم، بارش مهرماه، نهتنها بیشترین بارش شهرستان رامسر در ۱۵۰ سال گذشته نیست، بلکه نزدیک به نصف مقدار بارانی است که در مهرماه چهارسال پیش، یعنی ۲۰۱۴ در این شهرستان باریده است. بررسی آمار مذکور نشان میدهد که بارش ماهانه بهمیزان پانصد میلیمتر در مهرماه، در شهرستان رامسر اصلا پدیده عجیبی نیست و این شهرستان در همه هفتادسال گذشته، هر ششسال، دستکم یکبار در مهرماه بارشی در همین حجم و در بعضی موارد، خیلی بیشتر را تجربه کرده است.
۳- حتی اگر فرض کنیم این یک بارش استثنایی درطول دوران ثبت رخدادهای اقلیمی بود، یعنی اینکه فرضا نه پانصد میلیمتر، بلکه دوبرابر آن، یعنی هزار میلیمتر باریده بود، باز چگونه میتوان از یک نوبت بارش سیلابی نتیجه گرفت که ترسالی بازگشته و خشکسالی تمام شده است؟ بارها گفته شده آنچه که در ایران رخ داده، پدیدهای پسانرمال یعنی خشکیدگی است؛ بهمعنای گرمتر و خشکتر شدن قطعی ایران، که احتمالا میتواند تابعی از روند گرمایش جهانی باشد. یکی از پیامدهای تغییر اقلیم، بههمریختگی روندهای اقلیمی و افزایش تعداد و شدت و وسعت رخدادهای اقلیمی است. از این نظر، یک نوبت بارش شدید سیلابی بیشتر از آنکه از نظر علمی نقض نظریه خشکیدن ایران باشد، اتفاقا میتواند نشانهای برای تایید آن بهشمار آید.
۴- ازسوی دیگر، یک نوبت بارش شدید سیلابی (گفتیم که از همین ۵۱۶ میلیمتر بارش مهرماه نیز بیشاز نیمیاز آن، یعنی ۲۷۴ میلیمتر فقط در یک شبانهروز باریده است) حتی نمیتواند آغاز یک سال آبی خوب باشد. ممکن است در ادامه چندان بارشی در کار نباشد و درنهایت، خرداد آینده ببینیم که مجموع بارش سالانه کمتر از متوسط معمول بوده است.
۵- یک نکته مهم هم این است که اساسا دوره اقلیمی با دوران اقلیمی متفاوت است. آنچه که تاکنون ایران ازسر گذرانده، یک دوران خشکسالی بوده است. روندی مداوم از بارش کمتر از نرمال که کمابیش در سیسال گذشته و بهشکل کاملا مشهود در دهسال گذشته، ادامه داشته است. یک دوره کوتاه ترسالی، یعنی مثلا دو یا سه سال بارش بیشتر از نرمال نمیتواند چنین دوران خشکسالی طولانی و شدیدی را پس براند. ما در ایران اصطلاحا با خشکسالی انباشته روبروییم. بدهی آسمان به زمین بسیار انباشته شده بر هم و با دو سه سالی بارش، این بدهی قابل پرداخت نیست. و البته آنچه که در مهرماه بارید، فقط یک رخداد سیلاب بود و نه ترسالی. فرض را بر این گرفتیم که همان بارش با همان حجم، نهفقط تا آخر امسال، بلکه در دو، سه سال آینده هم همچنان ادامه داشته باشد. فرضی که متاسفانه نشانهای از احتمال وقوع آن وجود ندارد و برعکس، همه مدلهای اقلیمی میگویند دیرپاتر خشکیدگی کنونی است.
در مناطق بیابانی مرکز ایران، مردم محلی اصطلاحی دارند تحت عنوان «بارانهای جنی». باران جنی وضعیتی است که در منطقه بیابانی، باران میبارد، اما پیش از رسیدن به زمین، بهواسطه گرمبودن سطح زمین، دوباره تبخیر میشود و اصلا نمیتواند حتی زمین را خیس کند. زیر این باران اگر بایستید، ممکن است حتی سروصورت شما کاملا خیس شود، اما پاهایتان خشک خواهد ماند. بیاباننشینان ایران میدانند که نباید دلخوش کرد به بارانهای جنی. در سیاست اما انگار ماجرا متفاوت است. در سالیان اخیر، تقلیل ابعاد خشکیدگی ایران و انکار وقوع تغییر اقلیم، یکیاز سیاستهای دولت برای مهار پیامدهای بحران آب بوده است. ازجمله در یک گزارش وبسایت انتخاب میبینیم که یک مقام رسمی ادعا کرده است «ایران کشوری است که بر اثر تغییرات اقلیمی ظرف حدود ۴۰سال آینده، متوسط بارندگی سالیانه آن از ۲۵۰ میلیمتر به ۵۶۰ میلیمتر، یعنی بیشاز دوبرابر میرسد». عدد دقیق هم داده است: ۵۶۰ میلیمتر. لابد تصور میشده است که انتشار چنین عدد دقیقی از قول یک مقام مسئول یک نهاد کاملا فنی (معاون محیط دریایی سازمان محیطزیست) میتواند افکار عمومی را آرام و نگرانیها را برطرف کند. اما تا کی؟ اعتبار علمی نهادهای فنی مثل سازمان محیطزیست و وزارت نیرو و البته توان اثرگذاری رسانههای بزرگی مثل روزنامههای پرشمارگان دولتی را هزینه میکنند برای کشاندن اقلیم به پروپاگاندای خوشبینی و امید؛ اما درنهایت، همه زیر این آسمان ایستادهاند و میبینند چقدر میبارد.