بشر، نظارهگر خاموش نابودی زمین
یک تصویر یا ویدیو بهتنهایی میتواند هزاران حرف بزند. دو مستند «دنبالهروی یخها» و «دنبالهروی مرجانها» هم میخواهند به شکلی کوتاه، ولی تاثیرگذار، همه حرفها را بزنند. این مستندها نابودی زمین در اثر فعالیت صنعتی و سبک زندگی آدمی را به نمایش میگذارند تا تماشاگر ناگهان بفهمد که خطر چقدر نزدیک شده است.
کارگردان هر دو اثر، جِف اورلوسکی (Jeff Orlowski)، اولین پروژه را برای یک دوست ساخت و دومین سوژه خودش آمد او را پیدا کرد. دوست اورلوسکی، جیمز بالوگ (James Balog)، سالهاست در گوشهوکنار زمین از ذوب یخها تصویربرداری میکند و میخواست فیلمهای کوتاهی از نابودی یخها بسازد. تلاش او برای ساختن این فیلمهای کوتاه تبدیل شد به «دنبالهروی یخها».
همین ایده نظر یک عاشق مرجانها را جلب خودش کرد. او نابودی مرجانها را تصویربرداری میکرد که عاقبت شد مستند «دنبالهروی مرجانها».
یخ، آرزوی آیندگان
اکنون دو قطب زمین سراسر یخبستهاند، ولی برای آیندگان یخ آرزویی است که فقط میشود در آرشیو گذشتگان شاهدش بود، چون فاصله چندانی نمانده است تا زمانی که در ماههایی از سال، قطب شمال عاری از هر گونه یخ باشد و جدایی تکههای غولپیکر یخ از قطب جنوب خبر هماکنون رسانههاست.
یخ بهتدریج ولی خیلی سریعتر از آنچه خیال میکردیم فدای گرمایش فزاینده دمای میانگین زمین میشود. ولی امروز در میانه گذشته و آینده قرار دارد و هنوز شانس این وجود دارد تا گرمایش زمین از آستانه دو درجه رد نشود و دنیا نجات پیدا کند و آینده شومی که برای نسلهای بعدی پیشگویی شده است به حقیقت تبدیل نشود.
از روی همین خوشبینی بود که بالوگ فکر میکرد میتواند با عکس دنیایی را نجات بدهد. برای همین سالهای سال بود که به گوشهوکنار زمین میرفت و عکس میگرفت، بعد دوباره برمیگشت و عکسهای تازه میگرفت. تفاوت عکسها تکاندهنده بود. بالوگ فکر کرد اگر بتواند گذر زمان را عکسبرداری کند و سپس نتیجه را روی دور تند پخش کند ــ یعنی مثلا رویدادهای چند ماهه نقطهای مشخص را در گذر ۹۰ ثانیه نشان دهد ــ مخاطب آشکارا میبیند چطور یخچالها نابود میشوند، چطور قطبها عقب میکشند و چطور یخ سفید از زمین محو میشود و آبی تیره دریاها و اقیانوسها یا قهوهای خشکیها به جایش مینشیند.
«دنبالهروی یخها / Chasing Ice» همین را دنبال میکند. مستندی ۱ ساعت و ۱۵ دقیقهای با سه روایت. روایت نخست معرفی بالوگ است و اینکه تاکنون چه کرده است و از آرزویش میگوید که میخواهد ذوب یخها را در قالب فیلمهایی کوتاه نشان مخاطب بدهد. روایت دوم جستوجوی فناوری لازم برای انجام چنین کاری است، دوربینهایی که بتوان در نقاط صعبالعبور جهان و در دشوارترین شرایط آبوهوایی نصب کرد، اطمینان حاصل کرد که میتوانند دقیق روی نقطهای مشخص متمرکز بمانند و در فاصلههای زمانی مشخص عکس بگیرند. عکسهایی که کیفیت لازم را داشته باشند و بشود آنها را کنار هم ردیف کرد و از دل آنها فیلمی کوتاه خلق کرد. درنهایت، مخاطب شاهد چند فیلم کوتاه است که برای علاقهمندان پخش میشود.
البته نابودی گنجینههای زمین به یخ محدود نمیشود. زیر آب اقیانوسها و دریاها هم نابودی مرجانها با سرعتی خیرهکننده در جریان است.
مرجانها، سفیدشدگی و مرگ
وقتی در سال ۲۰۱۲ میلادی، «دنبالهروی یخها» عرضه شد، عکاس دیگری به نام اندرو آکِرمن (Andrew Ackerman) دلمشغول رنگارنگی مرجانها و تنوع زیستی همراهشان بود. او هر روز غواصی میکرد و تصویرهایی ۳۶۰ درجه از مرجانها میگرفت، تا اینکه یک بار به فاصله چند ماه بعد، سراغ یکی از لوکیشنهای قبلی عکاسیاش رفت و متوجه شد مرجانها تغییر کردهاند.
دیگر رنگارنگ نبودند، بیشترشان سفید شده و بخشی کامل مُرده بودند. طولی نکشید که آکِرمن به این نتیجه رسید که باید این قضیه را از طریق اینترنت به دنیا نشان دهد.
ولی این کافی نبود. آکِرمن باید میفهمید دارد چه اتفاقی میافتد و چکار میشود کرد. تا اینکه «دنبالهروی یخها» را دید و سراغ سازندگان آن رفت. پروژهای که در سال ۲۰۱۷ تبدیل شد به مستند «دنبالهروی مرجانها / Chasing Coral». ابتدا، جشنواره ساندنس آن را پخش کرد و سپس نتفیلیکس آن را در بیش از ۱۸۰ کشور پخش کرد.
این مستند ۱ ساعت و ۳۳ دقیقهای هم، مانند نسخه پیشین، به سه قسمت تقسیم میشود. در ابتدا روایت عکاسی است، آکِرمن که دارد عکس میگیرد، ولی با نابودی گسترده مرجانها روبهرو میشود و بعد الهام گرفتنش از «دنبالهروی یخها»، سراغ اورلوسکی میآید تا با هم کار کنند. درنهایت، نشان میدهد چطور پروژهای چندملیتی شکل میگیرد تا فعالها و عاشقهای محیطزیست از اینجا و آنجای دنیا کمک کنند عکسها و فیلمها جمع شوند. البته کار در خشکی خیلی سادهتر از کار در آب است. چون در آب، حتی نمیشود دوربینها را آنطور که باید بر زمین محکم استوار کرد، آب مدام در جریان است و نور همیشه مناسب و کافی نیست. درنهایت بعد چند بار تلاش ناموفق، تصمیم گرفته میشود تا کیفیت مشابه فیلمهای ذوب یخها را کنار بگذارند و سراغ آنچه ممکن است بروند: خودشان دستی عکس بگیرند. اولین فیلمهای کوتاه از نابودی مرجانها آماده میشوند و بعد اولین اکران در همایشی علمی که محققان دریا و اقیانوس و مرجانشناسهای مشهور جهان در آن حضور دارند. مخاطب از یک سو اندوه نابودی مرجانها را به چشم میبیند و از سویی اشک برجستهترین محققهای جهان را به تماشا مینشیند. روایت سوم از عرضه فیلم است و اینکه این جنبش برای ثبت وضعیت مرجانهای جهان همچنان ادامه دارد.
سفیدشدگی و مرگ مرجانها
هزاران سال زندگی بشر روی زمین یک طرف، سالهای پس از جنگ جهانی دوم یک طرف ــ وقتی حدود سه چهارم گازهای گلخانهای تولید بشر در گذر کمتر از یک قرن به اتمسفر فرستاده شدهاند. انباشت گازهای گلخانهای مانع فرار نور خورشید پس از انعکاس بر خشکی و آب میشود. این به انباشت حرارت در جو زمین منتهی میشود و تاکنون بیش از ۹۰ درصد این انرژی جذب آب دریاها و اقیانوسها شده است. برای همین میانگین افزایش دما در خشکیها در مقایسه با میانگین دما در قرن بیستم میلادی به حدود ۱ درجه سانتیگراد میرسد، ولی در آب دریاها این میانگین به ۲ درجه سانتیگراد میرسد. آب گرمتر به معنای جذب بیشتر دیاکسید کربن در آب است که به اسیدی شدن آبهای جهان منتهی میشود. تمامی اینها در کنار دفن انواع زبالهها ــ شامل بر زبالههای شیمیایی ــ ترکیب آب را تغییر میدهد و آبزیان را به سوی مرگ و سپس انقراضِ گونه سوق میدهد.
البته همین افزایش دما کافی است تا مرجانها احساس بیماری کنند. مشابه آدمی که بیمار میشود و هنگام تب، حالت تهوع و اسهال پیدا میکند، مرجانها هم در شرایط تب شدید کنونیشان شروع به دفع مواد درونیشان میکنند ــ اگر دمای بدن ما دو درجه بالاتر برود میمیریم، تصور کنید همین دارد درون آبها و برای مرجانها اتفاق میافتد. مرجانها با دفع آنچه درونشان است سفید میشوند. پدیده سفیدشدگی (bleaching) یک مرحله پیش از مرگ مرجانهاست. پس از مرگشان، بعضی پودر میشوند و برخی تبدیل میشوند به تکههایی خشک، سیاه یا قهوهایرنگ.