سوالهای یک میلیون دلاری: آیا آبهای زیرزمینی رو به پایان است؟
چند چشمه در ایران وجود دارد؟ چند چاه در این سرزمین خشک حفر شده است؟ به چنین پرسشهایی که پاسخ به آنها نیازمند صرف وقت و هزینه زیاد است، فرنگیها میگویند: سوال یک میلیون دلاری.
پیچیدگی پاسخ به این سوال وقتی دو چندان میشود که به یاد بیاوریم برخی از مناطق ایران، همچنان دور از دسترس هستند و بسیاری از چاهها، غیرمجاز حفر شدهاند: چاههایی که منابع آب زیرزمینی را میمکند و برای شناسایی آنها باید به تکتک زمینها و خانههای مردم سرک کشید. انجام چنین کاری به دلیل کمبود منابع مالی و انسانی در دستگاههای نظارتی، تقریبا ناممکن است.
نام شماری از چشمههای آبگرم و معدنی کشور در فهرستهای گردشگری درج شده است. با این حال، بعید به نظر میرسد که همه چشمههای ایران تاکنون شناسایی شده باشند: چه آنها که برای درمان یا تفرج در کانون توجهاند و چه چشمههای آبشیرین که در مصارف خانگی یا کشاورزی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
آمار وزارت نیرو شاید تنها منبع منسجمی است که البته در آن فقط چشمههای مورد بهرهبرداری فهرست شده است. این آمار به ما میگوید بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۵ شمار چشمههایی که آب آنها وارد چرخه مصرف شده بیش از ۱۲۰ هزار دهنه افزایش داشته است. با وجود این رشد چشمگیر در تعداد، اما میزان برداشت از آنها کم و کمتر شده است. به طوری که تخلیه آب زمینی از طریق چشمهها در فاصله ۱۴ سال، از ۲۱ میلیارد به ۱۱ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است.
درباره چاههای قانونی نیمهعمیق (حداکثر صد متر زیرزمین)، عمیق (تا چند صدمتر زیرزمین) و قناتها (جویهای دستساز در زیرزمین برای انباشت و انتقال آب) نیز شاید تنها مرجع موجود، همان آمار وزارت نیرو باشد.
همان روندی که درارتباط با چشمهها قابل مشاهد است در تعداد چاههای نیمهعمیق و قناتها و میزان برداشت از آنها نیز دیده میشود: بر تعدادشان افزوده شده اما میزان تخلیه از آنها در یک بازه زمانی ۱۳ ساله کاهش یافته است. تنها استثنا در این میان «چاههای عمیق» است که هم میزان برداشت از آنها (هر چند به میزان اندک) و هم تعدادشان بیشتر شده است.
در سال ۱۳۸۱ تعداد این چاههای عمیق ۱۲۸ هزار دهنه و میزان برداشت از آنها ۳۱ میلیارد مترمکعب بود. ۱۳ سال بعد این ارقام به ۱۹۵ هزار دهنه و ۳۳ میلیارد مترمکعب افزایش یافت.
نتیجه کلی این آمار نگرانکننده است. دسترسی به آبهای زیرزمینی دشوارتر و میزان برداشت (احتمالا به دلیل افت سطح ایستایی آب) کمتر شده است. به نظر میرسد این وضعیت توام با کاهش منابع آب سطحی که به گفته رئیس کمیته محیطزیست مجمع تشخیص مصلحت نظام، به کمتر از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب رسیده و وضعیت قرمز ۳۸۰ دشت ایران، مسئوولان را به فکر بهرهبرداری از آبهای ژرف انداخته است.
ایده بهرهبرداری از آبهای ژرف را شاید نخستین بار، معاون وقت وزارت نیرو در سال ۱۳۹۴ با رسانهها در میان گذاشت. تعریف مشخصی از آبهای ژرف در ایران وجود ندارد. برخی منابع و رسانهها از تلاش برای برداشت آب در اعماق ۹۰۰ تا ۱۵۰۰ متری خبر دادهاند. از آبهای ژرف به عنوان آبهای تجدیدناپذیر نیز یاد میشود که میزان آن و نیز عواقب تخلیه و بیرون کشیدنشان مشخص نیست.
از منظر علمی، اقتصادی و مهندسی، ایده بهرهبرداری از آبهای ژرف میتواند جذاب باشد. بودجه کلانی باید اختصاص داد تا کشف و بهرهبرداری از اعماق زمین انجام شود. کشفی که گاه میتواند به دلیل کیفیت نامطلوب آب، چندان امیدبخش نباشد.
مهرماه ۱۳۹۵ بود که معاون وقت وزارت نیرو از آغاز پروژهای ۲۵۰ میلیون دلاری برای اکتشاف آب در ذخائر ژرف ایران با مشارکت روسها خبر داد. پروژهای که در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید.
حدود یک سال بعد، هیات دولت اعلام کرد برای حفر چاه ژرف و تامین آب آشامیدنی اضطراری استان سیستان و بلوچستان، ۲۵ میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته است. با توجه به احتمال مناسب نبودن کیفیت آبهای ژرف اکتشافی برای شرب، این طرح زمانبر و پرهزینه، مخالفتهایی به دنبال داشت. اوج انتقادها زمانی بود که مهر سال گذشته اعلام شد، بنیاد مستضعفان اجرای آن را به عهده گرفته است.
نگرانی از اهمالکاری مسئولان در مدیریت بهینه آب و اجرای طرحهای پرخرج و با آیندهای مبهم، محور اصلی انتقادها بود. وزارت نیرو همان زمان اعلام کرد اصلاح الگوی مصرف و جلوگیری از ولخرجی آب، اولویت این دستگاه اجرایی است. اما طرح اکتشاف آبهای ژرف هم به قوت خود باقی است.
وقتی ۸۰ درصد آب چاهها، چشمهها و قناتها در سالهای اخیر مصرف و در نتیجه از دسترس خارج شده، آیا آبهای ژرف و تجدیدناپذیر که آگاهی از حجم و کیفیت آنها برای استفاده نیازمند صرف هزینههای کلان است، میتواند یک راه حل مناسب برای عبور از بحران کنونی باشد؟