اعتراضها در ایران احتمالا تکرار میشود
نشریه آمریکایی «فارن افرز» در گزارشی به اعتراضهای اخیر در ایران پرداخته است. به نوشته گزارشگران این نشریه، اعتراضهای اخیر در ایران تنها اعتراض به گران شدن بنزین نبوده و به لحاظ جغرافیایی گسترده و خاستگاه آن هم فراتر از کاستیهای حاد اقتصادی بوده است. در این گزارش همچنین آمده است که سرکوبها به حل مشکلات عمیق که ایرانیها را به خیابان آورده است، منجر نخواهد شد و تکرار اعتراضها محتمل است.
یافتههای این گزارش نشان میدهد که بیش از ۲۰درصد از شهرستانهای کل کشور، در جریان اعتراضهای اخیر دستکم یک روز شاهد اعتراض یا تظاهرات بوده و با اینکه جرقه اولیه از مشکلات اقتصادی بوده، به محض شروع، نارضایتیهای موجود عمیقتر نسبتبه تمامیت جمهوری اسلامی را فعال کرده است.
بهباور نویسندگان نشریه فارن افرز، توزیع جغرافیایی اعتراضها در ایران، سرنخ روشنی از آنچه که اتفاق افتاده است به دست میدهد. مناطقی که نسبتبه افزایش بهای سوخت اعتراض کردهاند، دقیقا همان مناطقی بودند که از برنامههای درازمدت دولت برای توسعه در ایران، بیشترین بهره را بردهاند.
فارن افرز مینویسد :«حکومت ایران مدعی شده که این اعتراضها توطئهای علیه جمهوری اسلامی است، اما تحلیلهای ما نشان میدهد جمهوری اسلامی با پیگیری برنامههای درازمدت توسعه و رفاهی خود، شهروندانی را توانمند کرده است که اکنون در برابر سیاستهای نئولیبرالی، نظیر کاهش یارانههای بخش انرژی، مقاومت میکنند.»
یافتههای نویسندگان گزارش نشریه فارن افرز نشان میهد که پیوند معکوسی میان نرخ مشارکت در انتخابات و حضور مردم در اعتراضها وجود دارد و در مناطقی که نرخ مشارکت در آنها کمتر است، احتمال بیشتری هست که دستکم یک روز اعتراض گزارش شده باشد.
به نوشته نشریه فارن افرز، «ارزیابیها نشان میهد که جوانان به خاستگاه اعتراضهای ضد دولتی در ایران تبدیل شدهاند» و تا هنگامی که «حکومت به خواستها و نیازهای آنها توجه نکند، احتمال تکرار این ناآرامیها در آینده وجود خواهد داشت».
بر اساس دادههای این گزارش، شهرستانهایی که نرخ پایینتر مشارکت در انتخابات را داشتهاند، بیشتر محتمل بوده است که شاهد یک روز اعتراض باشند و نرخ مشارکت در انتخابات در مناطقی که شاهد اعتراض بودهاند، در مقایسه با مناطقی که هیچ اعتراضی در آنها نبوده بهطور متوسط دستکم ۱۳ درصد کمتر است.
نویسندگان نشریه فارن افرز نتیجه گرفتهاند در مناطقی از ایران که نارضایتیهای اقتصادی، با ناامیدی از کل نظام حاکم همراه بوده، این وضعیت به بروز اعتراض انجامیده است. آنها در تفسیر این یافته آوردهاند که مشکلات اقتصادی، ناامیدی از کل نظام را به فعالیتهای اعتراضآمیز تبدیل میکند.
یافتههای نویسندگان فارن افرز همچنین نشان میدهد در مناطقی که حسن روحانی، رای بیشتری داشته است، این مناطق دستکم یک روز شاهد اعتراضهای ضددولتی بودهاند، در حالی که اعتراضها در مناطقی که رییسی رای بیشتری داشته کمتر گزارش شده است.
بر اساس یافتههای این گزارش، متوسط آرای روحانی در مناطقی که شاهد اعتراض بودهاند، ۵۹ درصد است، در حالیکه رای روحانی در مناطقی که هیچ اعتراضی در آنها گزارش نشده، ۵۱ درصد بوده است.
به باور گزارشگران فارن افرز، پیوندی که میان رای دادن به روحانی در سال ۹۶ با بروز اعتراضها در سال ۹۸ وجود دارد، نشانگر نوعی پویایی مهم در سیاست ایران است. به این معنا که رای دادن به روحانی یک انتخاب یا حرکت «عملگرایانه» بوده و نه نشانی از باور اعتقادی عمیق به مشروعیت نظام حاکم، آن طور که علی خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی، مدعی است. آنها مینویسند که از بروز اعتراضها در مناطقی که مشخصا به «نامزد معتدل» رای دادهاند، میتوان این طور برداشت کرد که برخی از رای دهندگان از نتایج انتخابی که کردهاند، مایوس شدهاند.
نویسندگان گزارش فارن افرز بر این باورند آن مناطقی که شاهد اعتراض بودند، در واقع در زمره مناطقی هستند که از حمایتهای دولتی بیشتری برخوردار بودهاند و به همین خاطر در برابر برنامههایی نظیر کاهش یارانههای انرژی، مقاومت داشتهاند.
هرچند مقامهای جمهوری اسلامی، معترضان را «اراذل و اوباش» توصیف کردهاند و حرکت اعتراضی آنها را در سراسر کشور بهعنوان توطئهای از سوی بیگانگان قلمداد کردهاند، نویسندگان این گزارش معتقدند که یافتههای آنها نشان میدهد این خود جمهوری اسلامی بود - که با اجرای برنامههای توسعهمحور و حمایتی- به شهروندانی که امروز در خیابانها علیه او اعتراض میکنند، قدرت و توانایی داده است.
به باور نویسندگان این گزارش، اعتراضها عمدتا در مناطق شهری پرجمعیت رخ داده است. به این معنا که هرچه این مناطق پرجمعیتتر باشند، احتمال اینکه یک روز اعتراض را در جریان هر دو موج اخیر اعتراضی، دیماه ۹۶ و آبان ۹۸، تجربه کرده باشند بیشتر است.
نویسندگان این گزارش معتقدند مناطقی که در این دور جدید شاهد اعتراضها بودند وجوه مشترک و متمایزی دارند. این مناطق «توسعهیافته»، «پرجمعیت»، «شهری» و دارای شمار زیادی از «مردان جوان» بودهاند. مناطقی با شمار قابل ملاحظهای از جمعیت واجد شرایط رای دادن که یا اساسا در انتخاباتها شرکت نمیکنند، یا اگر شرکت کنند به «نامزد معتدل» رای میدهند. به نظر میرسد این مناطق کماکان در خط مقدم فعالیت سیاسی علیه نظام حاکم باقی بمانند.
در پایان این گزارش آمده است: «جمهوری اسلامی به مدت طولانی برای دستیابی به حمایت و مشروعیت بر انتخابات تکیه کرده است. اما نتایج بررسیها نشان میدهد که وقتی نهادهای غیرانتخابی، دستیابی شهروندان به اهدافی که بهعنوان رایدهنده به دنبال آن بودهاند را غیرممکن میکنند، آنها ممکن است بهجای آن به اعتراض رو بیاورند. رژیم به اعتراضهای خیابانی اخیر، پاسخ سخت و شدیدی داده است. اما سرکوب پاسخگوی هیچ یک از عواملی که براساس تحلیل ما در این موج از اعتراضها دخیل بودهاند، نیست و بنابراین برپا شدن موجی مشابه از اعتراضها در ادامه محتمل خواهد بود.»