انتخاب زندانیهای ایرانیتبار ماندن در دیار شیطان است یا مام اسلامی ایران؟
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در اقدامی بیسابقه بهصورت علنی از تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا صحبت کرد. او که در سفری رسمی در ایالات متحده و در نیویورک به سر میبرد، روز دوشنبه در نشستی بسته با حضور عدهای معدود، اما با پخش زنده اینترنتی در انجمن آسیا، بهصراحت پیشنهاد تبادل زندانیان را داد.
جالب اینجاست که ظریف از ایرانیهای زندانی در آمریکا که مورد نظر و توجه دولت و نظام جمهوری اسلامیاند نام نبرد، اما بدیهی است آمریکاییهای مشهوری در ایران زندانیاند که علاقه دولت آمریکا به آزادی آنها همواره در صدر اخبار خبرگزاریهای بینالمللی بوده است.
اما وزیر خارجه ایران، کمی بعد از این سخنرانی، در مصاحبهای با خبرگزاری رویترز گفت: «پیشنهادی که مطرح کردم در ارتباط با افراد زندانی در آمریکا و کسانی بود که به خواست آمریکا در نقاط دیگر جهان زندانی شدهاند.»
نکتهای که میگوید ایران به ایرانیهایی نظر دارد که خارج از خاک آمریکا در زنداناند و این پیشنهاد، که به گفته ظریف ۶ ماه پیش مطرح شده است، آمریکا را ناچار میکند با سایر شرکا و متحدان غربی خود نیز سر آزاد کردن ایرانیهای موردنظر جمهوری اسلامی مذاکره کند.
مواردی مشهور مانند رابرت لوینسون را، که در جزیره کیش ناپدید شد و ایران هرگز مسئولیت بازداشت یا اطلاع از سرنوشت او را به عهده نگرفت، تقریبا تمام جهان شنیده است، اما بعید است اینک در مورد او مذاکره شود.
از دیگر آمریکاییهای مشهورِ در بند یو ونگ، دانشجوی دکترای تاریخ، که چینیالاصل و شهروند آمریکاست و مایکل وایت، بازنشسته نیروی دریایی، که مردی ۴۶ ساله است و تابستان پیش به عشق دختری ایرانی به ایران رفت و دچار سرنوشت شیخ صنعان شد.
دیگری نزار زکای لبنانی است که کارت اقامت آمریکا دارد و پس از آنکه برای شرکت در کنفرانسی به تهران رفت، در سال ۲۰۱۵ گرفتار تیری از غیب شد و به جرم جاسوسی به زندان افتاد.
غیر از این موارد، سیامک نمازی یکی دیگر از ایرانیهای دوملیتی و دارای شهروندی آمریکا است که مشاور کمپانی نفتی بود و برای بهبود رابطه ایران و آمریکا تلاش میکرد اما از سال ۲۰۱۵، به جرم تلاش برای سرنگونی نظام، زندانی شده است.
اما در نقطه مقابل، در ایالات متحده آمریکا غیر از منصور ارباب سیر مورد مشهور دیگری از ایرانیهای در بند نداریم. ارباب سیر را پلیس فدرال آمریکا در سال ۲۰۱۱ به اتهام تلاش برای ترور سفیر وقت عربستان سعودی، عادل الجبیر، دستگیر کرد، او به جرم خود اعتراف کرد و در سال ۲۰۱۳، به ۲۵ سال زندان محکوم شد.
مورد دیگری که در مطبوعات بازتاب گستردهای داشت مربوط میشود به بازداشت دکتر احمد شیخزاده به جرم کسب درآمد نقدی بابت ارائه خدمات مشاورهای به نمایندگی ایران در نیویورک طی سالیان متمادی و اعلام نکردن درآمد کسبشده و پرداخت نکردن مالیات. او در سال ۲۰۱۶ بازداشت و در سال ۲۰۱۸، به سه ماه حبس و پرداخت جریمه نقدی ۱۴۷ هزار دلاری محکوم شد.
احمد شیخزاده، دوست و همکلاسی دوران دبیرستان ظریف که به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، قبل از انقلاب به آمریکا آمده و در سال ۲۰۰۰ شهروند ایالات متحده آمریکا شده است، به بازگشت به ایران و لغو شهروندی ایالات متحده علاقهای ندارد.
جالب اینجاست که در دوران مذاکرات هستهای، هنگامی که ایران پیشنهاد تبادل زندانی با آمریکا را داد، منصور ارباب سیر جزو این گروه نبود و در عوض، ایرانیهایی در فهرست درخواست تبادل با آمریکا قرار گرفتند که هرگز نه در مطبوعات نامی از آنها برده شده بود، نه درباره جرایمشان خبری شنیده شده بود.
در شب اجرایی شدن توافق هستهای ایران با غرب، در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶، زندانیهای آمریکایی ایرانیتبار که جیسون رضاییان، امیر حکمتی، سعید عابدینی و نصرتالله خسروی رودسری بودند از زندانهای ایران آزاد شدند. در این گروه، نصرتالله خسروی به دلیل نوشیدن مشروبات الکلی دستگیر شده بود و منتظر برگزاری دادگاهی برای تفهیم اتهام جاسوسی بود که پرنده اقبال بر شانهاش نشست و همراه دیگر زندانیان مشهور آزاد شد.
البته همه میدانند میلیونها دلار پول نقد نیز پیش از خروج این افراد از ایران، طبق قرار قبلی، با هواپیمایی اختصاصی به تهران فرستاده شده بود.
اما دولت ایران نیز تقاضای خلاصی ۱۴ ایرانی از زندانهای آمریکا را داشت، افرادی که به جرم نقض تحریمها یا جرایمی مشابه بازداشت شده بودند. اما جالب اینجاست این افراد پس از آزادی، نه خواستار برگشت به ایران شدند، نه تابعیت آمریکاییشان لغو شد.
به نظر میرسد تبادل زندانی با آمریکا برای حکومت ایران فرصتی است تا معاملهای نقدی کند یا مقامات دولت وقت آمریکا را به مذاکره یا تن دادن به خواستههای ایران در قبال آزادی شهروندان آمریکاییای مجبور کند که به دلایل واهی زندانی و گروگان گرفته شدهاند، انگیزهای که از فرهنگ ایرانی، تمدن مردم این کشور و انسانیت نشانی ندارد و شنیدن و گفتن از آن نیز مایه شرمندگی مردم حقیقی و ایراندوست ایران میشود.
خوب است که در کنار این تبادل زندانی یا بهتر است بگوییم آزادی گروگانها، چنانچه عملی شود، شهروندان ایرانی بسیار عزیز و مهم برای حکومت جمهوری اسلامی نیز از آمریکا یا هر جای دیگری که گرفتارند و ظریف درخواست آزادیشان را کرده است اخراج شوند و با شکوه و طمطراق به میهن اسلامی بازگردند تا این آزادی را در کنار دولتمردان جشن بگیرند.
طرفه آنکه هیچکدام از خلافکارهای ایرانی آزادشده در آمریکا علاقهای به ترک سرزمین شیطان بزرگ ندارند. جالب است اگر بشنویم یکی از شروط ترامپ برای آزادی افراد موردعلاقه جمهوری اسلامی ایران لغو شهروندی آنها در ایالات متحده و یا کشور سوم برای اقامت باشد که در اینصورت باید دید و شنید که انتخاب زندانیهای ایرانیتبار چه خواهد بود؟