چهل سال پس از جمهوری اسلامی؛ چه در پیش است؟
رضا پهلوی، فرزند محمدرضاشاه پهلوی، آخرین پادشاه ایران، جمعه ۲۳ آذرماه در نشستی با عنوان «چهل سال پس از جمهوری اسلامی: چه در پیش است؟» سخنرانی کرد و سپس به سوالات مهدی خلجی، از پژوهشگران انستیتو واشنگتن و دیگر شرکتکنندگان پاسخ داد. او در سخنرانی خود، با تاکید بر اینکه «طی چهل سال گذشته، در هیچ زمانی جمهوری اسلامی تا این اندازه منفور و آسیبپذیر نبوده است»، جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر خواند و گفت که تغییر این حکومت تنها از طریق مردم ایران و «از طریق روشهای خشونتپرهیز» ممکن است، اما توجه و حمایت بینالمللی را نیز برای این مسأله، حیاتی و تاثیرگذار دانست.
رضا پهلوی در این نشست که در انستیتو واشنگتن برگزار شد، صحبتهای خود را با اشاره به اعتراضهای اخیر مردمی در ایران و نفی آشکار جمهوری اسلامی در شعارهای مردم معترض آغاز کرد و در ادامه، اقدامات جمهوری اسلامی طی چهل سال اخیر را برشمرد: از تعقیب و دستگیری دگراندیشان گرفته، تا تصفیه دانشگاهها، نابرابری و تبعیض جنسیتی و مذهبی نهادینهشده، نابودی محیط زیست و غارت اموال مردم و منابع طبیعی. او در ادامه رژیم حاکم بر ایران را «حامی و بانی گسترش تروریسم» دانست که با استفاده از ثروتی که از مردم غارت کرده، عامل ویرانی و نفرت در منطقه، بیثباتی و درگیری در گوشهوکنار دنیا، تاسیس سازمانهای شبهنظامی برای ایجاد ناآرامی در کشورهای همسایه و تشدید جنگها و درگیریهایی بوده که هزاران نفر را به کشتن داده و میلیونها نفر را آواره کرده است.
فرزند آخرین پادشاه ایران، در ادامه سخنان خود، بار دیگر به اعتراضهای اخیر در ایران اشاره کرد و گفت: «جمهوری اسلامی سرزمین و مردم ما را به گروگان گرفته و با ایجاد رعبووحشت، سرکوب و خشونت، تاکنون دوام آورده است. اما ایران و ایرانی به ستوه آمده و بهرغم موانع و خطرات، فصل جدیدی باز کرده است و به شیوههای مختلف از اعتراضهای خیابانی گرفته تا اعتصابهای کارگری و نافرمانیهای مدنی مخالفت خود را ابراز میکند. آنها میخواهند آزادی، اعتبار و کشورشان را پس بگیرند.»
او سپس جامعه بینالمللی را مخاطب قرار داد و این جنبش اعتراضی در ایران را «فرصتی سرنوشتساز» خواند تا در مقابل تهدیدهای جمهوری اسلامی راهحلی پایدار بیابند؛ فرصتی برای تغییر خاورمیانه.
رضا پهلوی در ادامه افزود نماینده واقعی مردم ایران دولتی دموکراتیک است که سیاست برونمرزیاش با آنچه اکنون میبینیم، بسیار متفاوت خواهد بود. او شمهای از آن سیاست را چنین ترسیم کرد: دولتی که نماینده و منعکسکننده فرهنگ و خواست مردمش باشد، با همسایگان عربش همکاری نزدیک داشته باشد تا افراطیگری و تروریسم را از منطقه ریشهکن کند، از دانشمندان اسراییلی کمک بگیرد تا بحران آب را در ایران حل کند، از سرمایهگذاری آمریکاییها و اروپاییها در اقتصاد عظیم و مستعد ایران استقبال کند، درخشانترین استعدادهایش با بزرگترین مراکز آموزشی و پژوهشی غرب همکاری داشته باشند، هنر خیرهکننده و موسیقی زیبایش را در بیرون مرزها معرفی کند و به روحیه صلحطلب و دوستانه مردمش نسبتبه سایر ملتها احترام بگذارد.
ولیعهد پیشین ایران در سخنان خود، همچنین با اشاره به امتناع دانشجوها از لگدمال کردن پرچم آمریکا و اسرائیل، که در ورودی دانشگاهها روی زمین نقاشی شده بود، این عمل را حاوی پیامی مهم دانست، و با نقل تعدادی از شعارهای اعتراضی مردم، بر خواست و اراده آنان برای تغییر تاکید کرد.
او گفت: «حدود چهل سال است برای یک هدف تلاش کردهام: ایران سکولار دموکراتیکی که بر ستونهای حقوق بشر و قانون بنا شده باشد. تاکید داشتهام که جمهوری اسلامی خطری است برای موجودیت ایران و ایرانی و بههیچوجه اصلاحپذیر نیست. اعتقاد راسخ دارم که ایران دموکراتیک فقط از طریق روشهای خشونتپرهیز به دست میآید و ایمان دارم مردم ایران خود عامل اصلی این تغییر خواهند بود، اما توجه و حمایت بینالمللی حیاتی و تاثیرگذار است.»
او با نقل قول از مارتین لوترکینگ گفت که در تلاش برای جلب حمایت بینالمللی از مبارزه مردم کشورمان، «به یاد خواهیم داشت، نه سخنان دشمنانمان را، بلکه سکوت دوستانمان را». فرزند آخرین پادشاه ایران، همچنین بار دیگر تاکید کرد که «این مبارزه را نباید به چشم اعتراضهای محلی و گروهی دید، این مبارزهای است برای کرامت انسانی و آزادی و سزاوار حمایت بیقیدوشرط است».
او در پایان سخنرانی خود گفت: «طی چهل سال گذشته، در هیچ زمانی جمهوری اسلامی تا این اندازه منفور و آسیبپذیر نبوده است. سیاست خارجی در قبال جمهوری اسلامی باید با توجه به این حقیقت باشد که مردم ما درگیر مبارزهای سراسریاند تا ایران را از جمهوری اسلامی بازپس گیرند. تمرکز من روی هدایت این فرایند تغییر است تا نتیجه آن سکولار، دموکراتیک و پایدار باشد.»
در جلسه پرسش و پاسخ چه گذشت؟
بخش پرسش و پاسخ ابتدا با سوالات مهدی خلجی، از پژوهشگران انستیتو واشنگتن، آغاز شد و سپس حاضران در نشست نیز سوالاتی را مطرح کردند. قسمت عمده بحث متمرکز بود بر تفاوت میان امروز و چهل سال قبل: آنچه اکنون در بستر جامعه ایران در حال رخ دادن است و چشمانداز آینده.
رضا پهلوی دلیل ناکامی انقلاب سال ۵۷ را تمرکز نیروهای ائتلافی مخالف بر سرنگونی شاه و نبود هدف و چشماندازی برای آینده دانست و تاکید کرد که نیروهای تغییرخواه اکنون در تلاشاند تا با مشارکت حداکثری تمام گروهها و احزاب به درک درستی از ایران پس از فروپاشی جمهوری برسند. از نظر او، آزادی اندیشه و رفع تبعیض جنسیتی و عقیدتی فقط در سایه تکثرگرایی و حکومتی سکولار ممکن است، سکولار نه به معنای نفی مذهب، بلکه آزادی مذهب و تفکیک مذهب از سیاست.
ولیعهد پیشین ایران، در پاسخ به سوالی درباره نقش خود در این تغییر، گفت تصمیم نهایی برای تعیین شکل حکومت برعهده مردم ایران است و تنها ماموریت و نقش سیاسی که برای خود قائل است، کمک به همگرایی گروهها و احزاب مختلف برای هدف مشترک رهایی مردم ایران از سلطه این رژیم است. او افزود: «روزی که ایرانیها پای صندوقهای رای بروند، من ماموریتم را انجام دادهام.»
بخش اعظم سوالها حول محور تحریمها و نقش غرب در حمایت از گروههای تغییرخواه بود. آقای پهلوی با اشاره به اینکه تحریمها هم مردم و هم رژیم را هدف قرار داده، گفت اما اقدام موثری صورت نگرفته است و منابع مالی همچنان از طریق افرادی که آزادانه در اروپا و آمریکا میچرخند، به دست رژیم میرسد. او با انتقاد از سیاست تحریمی که از تفکیک مردم عادی و حاکمیت عاجز است، از آمریکا و کشورهای غربی خواست:
- اموال غارتشده از ایران را که مقامات سرمایهگذاری کردهاند و برای اهداف نامشروعشان هزینه میکنند، مسدود کنند و در اختیار نیروهای دموکراسیخواه داخل ایران بگذارند.
- تصمیم قطعی بگیرند که در کدام سمت ایستادهاند و بهجای جستوجوی راه حل ازطریق گفتوگو با رژیمی که خود بخشی از مشکل است، با نیروهای دموکراسیخواهی که بخشی از راهحلاند وارد گفتوگو شوند.
- درخواست شفافسازی و تغییر سیاست رسانههایی که در خارج از ایران و با پول مالیاتدهندگان بریتانیایی و آمریکایی برای مردم ایران برنامه پخش میکنند و بهرغم ادعای بیطرفی، تحت نفوذ عوامل اصلاحطلب قرار دارند و از رژیم حمایت میکند.
رضا پهلوی در پاسخ به سوالی درمورد نقش غرب، مجددا تصریح کرد که منظورش از حمایت بینالمللی، دخالت سایر کشورها در تغییر و تحولات ایران نیست و مردم ایران خود قادرند کشورشان را آزاد کنند. او با تکرار موارد فوق، خواستار اقدامهای عملی، بهجای حمایتهای کلامی شد.
فرزند آخرین پادشاه ایران، در پاسخ به سوالی درمورد چشماندازش از گذار بدون خشونت و خونریزی گفت دموکراسی از راه خشونت امکانپذیر نیست و به بازتولید خشونت و دیکتاتوری دیگری ختم خواهد شد. آقای پهلوی ضمن اشاره به گفتوگوهایی که با افراد مختلف در ردههای میانی سپاه پاسداران و بسیج داشته است، گفت تنها راه پایان چرخه خشونت و پایین آوردن هزینه دوره گذار، همراهی اکثریت گروهها و تضمین امنیت و پذیرش نیروهای نظامی و شبهنظامی است، نیروهایی که امروز منتظر علامتیاند تا مطمئن شوند مردم در فردای پس از جمهوری اسلامی بهدنبال انتقام و مجازات آنها نخواهند بود.
او در خاتمه افزود ما قصد نداریم چرخ را دوباره اختراع کنیم و از تجربه سایر کشورها و مدلهای پژوهششده استفاده میکنیم تا هزینه تغییر را کم کنیم و در دوره گذار ثبات و نظم بیشتری را تجربه کنیم.