شما صفحه ای از سایت قدیمی ایران اینترنشنال را مشاهده می کنید که دیگر به روز نمی شود. برای مشاهده سایت جدید به iranintl.com مراجعه کنید.

خفتگان در هزارتوی پروپاگاندا

 

ابتدا: بورخس اساسا راز‌باز است. اما یکی از مشهورترین رازوری‌های او قصه‌ای است با این آغاز که «مردی در خواب می‌بیند که در خواب مردی دیگر خواب می‌بیند مردی دیگر را.» راز این است که ما نمی‌دانیم اکنون داریم داستان کدام مرد را می‌شنویم در خواب کدام مرد. حکایت ما در نوشتن از پروپاگاندایی که از تکرار و بسامد مدام در رسانه‌ها تغذیه می‌کند و جان می‌گیرد بی‌شباهت به همین رازوری بورخس نیست. درباره‌اش می‌نویسیم و خود در دام پروپاگاندا می‌افتیم و افزون‌تر فربه‌اش می‌کنیم. 

بعد: ماجرای چند نفری که پلاکاردی تجزیه‌طلبانه را در مسابقه فوتبال استقلال و تراکتور بر سر دست گرفته بودند پس از دو هفته و با وجود انبوه خبرهای تازه، همچنان کمابیش بخشی از ساحت رسانه‌های فارسی‌زبان را در تسخیر خود دارد و روزی نیست که تفسیری تازه در این‌باره نخوانیم یا نشنویم.

فرض‌های غالب این است که این جمعیت یا نماینده گروهی از جمعیت آذربایجان‌اند که واقعا تمایلات تجزیه‌طلبانه دارند یا کارمندان پروپاگاندایی که می‌گوید ایران هم مثل عراق و افغانستان مستعد جنگ‌های خونبار قومی است پس به هر هزینه‌ای باید دندان روی جگر گذاشت و با نظام ایران مماشات کرد زیرا هر‌چه ندارد دست‌کم مانع جنگ‌های اقوام در ایران شده است. مفسران را هم قاعدتا بر همین نمط باید به دو گروه تقسیم کرد: مجریان پروپاگاندا که نان از این راه می‌خورند و دلمشغولان ایران‌زمین که نگران آینده کشورند.

هدف این یادداشت اثبات بلامحل بودن همین نگرانی است. از این رو، ابتدا خود ماجرا را مرور می‌کنیم. در ورزشگاهی که افزون بر ۸۰ هزار تماشاچی حضور داشتند، کمتر از ۱۰۰ نفر (برخی منابع خبری تعداد جمعیت دوروبر آن پلاکارد را حتی کمتر از ۲۰ نفر نوشته‌اند) نمایش تجزیه‌طلبانه داده‌اند. در میان هر جمعیت ۸۰ هزار نفری در هر جای جهان می‌توان ۱۰۰ نفر آدم با افکار کاملا متفاوت با دیگران پیدا کرد. این ۱۰۰ نفر احتمالا یا واقعا علاقه‌مند به تجزیه ایران‌اند یا کارمندان پروپاگاندا. آن ۹۹ درصد بخش پر لیوان را هم ببینیم که «نتیجه چند سال تبلیغ مداوم و آزادانه تجزیه‌طلبی و قوم‌گرایی در مناطق ترک‌نشین ایران حضور جمعیتی کمتر از ۱۰۰ نفر در دل یک جمعیت ۸۰ هزار نفری بوده است.» تجزیه‌طلبان موصوف سال‌هاست برای این‌گونه نمایش‌های تجزیه‌طلبانه تضمین و حمایت امنیتی دارند. اما می‌بینیم که مردم آذربایجان هیچ توجهی به آن‌ها نشان نداده اند. چه خبری از این خوب‌تر؟

نکته دیگر این‌که همسایگی با عراق و افغانستان لزوما به‌معنای ناهمبستگی ملی و آسیب‌پذیری قومی در ایران نیست. در پی، پاره‌هایی از مقاله مفصلی را که پیش‌تر نگارنده در همین باره نوشته است مرور می‌کنیم. منابع و مآخذ و تفصیل بحث در همان مقاله قابل پیگیری است.

عنوان دیگر پروپاگاندای «احتمال وقوع جنگ اقوام در ایران» خطر «سوریه شدن» ایران است. بنیاد سوریه‌هراسی این است که چون ایران همچون سوریه دارای تنوع قومی است، پس در برابر تنش‌ها و چالش‌های قومی آسیب‌پذیر است. اما قاعدتا تنوع قومی باید به افزایش تاب‌آوری منجر شود، نه آسیب‌پذیری.

نگاهی به جغرافیای جهان می‌گوید آرام‌ترین کشورها همچون کانادا و استرالیا اتفاقا کشورهایی با بیشترین تنوع قومی‌اند. جمعیت مونترال، یکی از شهرهایی که همه‌ساله در فهرست ده شهر برگزیده جهان برای زندگی قرار دارد، ترکیبی است از شهروندانی با تبار متفاوت و از ۹۰ کشور جهان.

تنوع قومی در صورتی می‌تواند به آسیب‌پذیری تبدیل شود که حکومت مرکزی یا اکثریت قومی حقوق اقوام را به‌طور مستمر نقض کند. فعالان قوم‌گرا ادعاهایی دارند مثل تدریس نشدن زبان مادری در مدارس نواحی قومی یا برخی نگره‌های منفی فرهنگی درباره برخی اقوام که در لایه‌هایی از جامعه ایران وجود دارد. اما آیا مواردی از این دست در کشوری به جنگ قومی و تجزیه منجر شده است؟ پاسخ مطلقا منفی است.

تنش قومی تنها وقتی به ستیزه‌ای خشونت‌بار و حل‌نشدنی تبدیل می‌شود که همراه باشد با تبعیض آشکار در دستیابی به قدرت سیاسی و البته از آن مهم‌تر، تبعیض در برخورداری از منابع اقتصادی. دپارتمان امور اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل گزارشی منتشر کرده است با عنوان «ملاحظات نظری و آماری در‌باره درگیری و ماهیت آن در کشورهای توسعه‌نیافته». در این گزارش اشاره شده که تعارض قومی غالبا نتیجه مشکلات دیگر است و خود به‌تنهایی مشکل اصلی نیست؛ یعنی مثلا این تعارض در جایی به تنشی جدی تبدیل می‌شود که تبعیض سیاسی، اقتصادی یا مذهبی مستمر و آشکاری علیه یک اقلیت قومی وجود داشته و این تبعیض حد مشخصی از تنش و درگیری را پشت سر گذاشته و موجب انباشت لایه‌هایی از دیگرستیزی در هسته هویت قومی شده باشد.

این گزارش اشاره می‌کند غالبا پیشرانه تنش‌های قومی فقر است و جوامع هر‌چه فقیرتر باشند، امکان تبدیل تنوع قومی (به‌عنوان مولفه‌ای تاب‌آور) به تنش قومی (به‌عنوان مولفه‌ای آسیب‌آور) بیشتر است. نمودار ضمیمه اشاره دارد به این‌که بین سرانه تولید ناخالص ملی و احتمال بروز جدال خشونت‌آمیز نسبت مستقیم وجود دارد.

پس، تبعیض فرهنگی اگرچه می‌تواند هسته مرکزی هویت اقلیت قومی را به‌کرات هدف قرار دهد، بعید است بتواند پیشرانه تبدیل تفاوت قومی به جنگ قومی شود، مگر این‌که همراه شود با تبعیض آشکار اقتصادی، آنچه در مطالبات قومی ایران در درجه دوم اهمیت قرار دارد. برای مثال، به نظر نمی‌رسد ترک‌های ایران (بزرگ‌ترین جمعیت غیر‌فارس) در بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی کشور با محرومیت یا تبعیض خاصی نسبت به مثلا فارس‌ها روبه‌رو باشند. البته مناطق عرب‌نشین در غرب خوزستان یا بلوچستان ایران یا بخش‌هایی از کردستان جزو فقیرترین مناطق ایران‌اند، اما به نظر می‌رسد فقر آن‌ها بیشتر عوامل جغرافیایی یا مدیریتی دارد تا تبعیض قومی. همجوار کردها و عرب‌های ایران، لرها و لک‌ها هم همان‌قدر فقیرند یا مدعیان نوادگی کورش، یعنی بختیاری‌های ساکن زاگرس مرتفع، شاید حتی از عرب‌ها و کردهای ایران هم فقیرتر باشند.

همجوار با بلوچ‌ها، روستاییان فارس‌زبان جنوب کرمان یا خراسان جنوبی نیز همان‌قدر فقیرند. اساسا اگر شاخص‌های آسیب اجتماعی مثل فحشا یا اعتیاد به مواد مخدر را ملاک قرار دهیم، مشهد، پایتخت هویتی جمهوری اسلامی ایران، خود آسیب‌پذیرترین شهر ایران است. واقعا دشوار می‌شود جغرافیای فقر در ایران را با جغرافیای هویت‌های قومی منطبق کرد و بدون پیشرانه تبعیض اقتصادی، بعید است تفاوت قومی امکان تبدیل به ستیزه قومی را داشته باشد.

به هر رو، در مقیاس‌های دقیق‌تر، ایرانِ چسبیده به هلال خصیب واقعیت‌های جغرافیایی کاملا متفاوتی نسبت به کشورهای این منطقه همچون سوریه و عراق و مصر دارد. یک مولفه مهم در چنین بحثی، فارغ از مفهوم ژئوپلتیک «همبستگی ملی»، تجربه چهل سال حکومت مذهبی در ایران است که اساسا پارادایم تغییر سیاسی در ایران را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این مولفه از آن جهت مهم است که می‌تواند بر تاب‌آوری جامعه ایران در برابر افراطی‌گری مذهبی و قومی اثر مستقیم بگذارد.

احتمالا نسل کنونی ایرانیان بیش از سایر مردم جهان، از بدو تولد تا کنون، شعار «مرگ بر این و آن» را شنیده‌اند و در نظام آموزشی و تمامی مجاری تبلیغی و فرهنگی ترغیب شده‌اند به دشمنی با بقیه جهان. اما برعکس، در میانه آشوب‌های خونبار خاورمیانه، به نظر می‌رسد مردم ایران می‌پرهیزند از افراط و بنیادگرایی در سیاست و گریزان‌اند از هر نوع جریان سیاسی خشونت‌طلب. تجربه جمهوری اسلامی ایران دست‌کم این یک سود را برای جامعه ایران داشته است. چالش‌های قومی کمترین عامل نگرانی برای آینده ایران‌اند. ایران باید برای مسائلی بسیار بزرگ‌تر و واقعی‌تر نگران باشد.

سرانجام: باز‌می‌گردیم به ماجرای ورزشگاه تبریز. جماعتی پلاکاردی بر دست گرفتند برای نمایش تجزیه‌پذیری ایران و ده‌ها رسانه هزاران بار نمایش آن‌ها را بازنشر دادند.

دشوار می‌شود تشخیص داد کدام رسانه‌ها خود بخشی از پروپاگاندای موصوف‌اند و کدام ناخواسته در دام پروپاگاندا افتاده بودند. به هر رو، تاسف‌بار است که حتی رسانه‌های مستقل هم ۱۰۰ نفر را دیدند، نه ۸۰ هزار نفر را. به‌تازگی فیفا تلویزیون‌ها را منع کرده است از نشان دادن جیمی جامپ‌هایی که به قصد دیده شدن می‌دوند وسط زمین مسابقه. ظاهرا باید همین درخواست را هم از روزنامه‌نگاران داشت تا مفت و بی‌جیره و مواجب به پروپاگاندا خدمات ندهند.

درخواست دشواری است البته. همین نوشته هم خود در کنار هزاران نوشته دیگر قرار می‌گیرد که به یادآوری و بازنشر نمایش تجزیه‌طلبی کمک کرده است. انگار بخشی است از توالی خفتگان در هزارتوی بورخس. چاره کار همان است که فیفا برای جیمی جامپ‌ها مقرر کرده است: ابزار نمایش به آن‌ها ندهید. جیمی جامپ‌ها نمایه تماشاچیان فوتبال نیستند. تجزیه‌طلب‌ها هم بیش از آن‌که واقعیتی باشند در متن جامعه ایران، ابزار پروپاگاندایی‌اند که جریان مسلط بر رسانه‌های فارسی‌زبان پیش می‌راند و بسیار بیشتر از ظرفیت واقعی‌شان رسانه در اختیار دارند. غالبا حتی نوشتن علیه آن‌ها هم خوشحالشان می‌کند چون هدفشان تسخیر فضای رسانه است، نه اثبات حقیقت. دست‌کم رسانه‌های مستقل نباید به آن‌ها خدمات بدهند.

روزنامه‌نگار و کارشناس محیط زیست
تازه چه خبر؟
گزارش‌های رسانه‌ای از مرگ شاهین ناصری، از شاهدان شکنجه نوید افکاری، در زندان تهران بزرگ خبر می‌دهند. منابع نزدیک به خانواده شاهین ناصری در گفت‌وگو با...More
طالبان اسامی شماری از افراد از جمله دو نفر از فرماندهان نظامی طالبان را که به سمت‌های مهم دولتی منصوب کرده است، اعلام کرد. به گفته ذبیح‌الله مجاهد،...More
حسن زرقانی دادستان مشهد از بازداشت شش متهم پرونده کودک‌ربایی در این شهر خبر داد و اعلام کرد که متهم اصلی پرونده هنوز دستگیر نشده وفراری است. زرقانی...More
پارلمان اروپا در قطعنامه‌ای اعلام کرد گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان که بارها وفاداری ایدئولوژیک قوی خود به جمهوری اسلامی را نشان داده، دولت لبنان را...More
ارتش سودان در بیانیه‌ای که از تلویزیون دولتی این کشور پخش شد، اعلام کرد تلاش برای کودتا را خنثی کرده و اوضاع تحت کنترل است. یک عضو شورای حکومتی سودان...More