بیآبی در کیپتاون؛ تلاش دولت و همراهی مردم در عبور از بحران
شیر آب را که باز میکنی، دچار عذاب وجدان میشوی. همینکه صدای آب را میشنوی، یاد مردم سیستان میافتی و مردم خوزستان که بیآبی از یک طرف و ریزگرد از طرف دیگر، زندگی را برایشان دشوار کرده است. روستاییان خراسان جنوبی و چهارمحالوبختیاری را به یادت میآوری و از خود میپرسی اگر صرفهجویی کنی، آیا میتوانی نقش موثری در بهبود شرایط بیآبی داشته باشی؟ به یاد تهدیدهای مسئولان میافتی که پیوسته هشدار میدهند آب شهرها جیرهبندی خواهد شد. ارقام و اعداد از مقابل چشمانت رژه میروند: ۹۰٪ مصرف آب در بخش کشاورزی است. در چنین شرایطی، برخی رسانهها بر طبل صرفهجویی میکوبند و جمعآوری آب خاکستری، که از شستن دست و صورت و ظروف تولید میشود را تبلیغ میکنند. کیپتاون در آفریقای جنوبی را مثال میآورند و با یادآوری آن، مخاطبان را تشویق میکنند که به هر شکل ممکن، ضمن جمعآوری آب خاکستری، از آن برای مصارفی دیگر، مثل آبدادن به گیاهان باغچه استفاده کنند. بعد از خود میپرسی چقدر این کار در شهرهای ایران و بهویژه تهران، عملی است؟ آپارتماننشینها چه باید بکنند؟ جمعیت ۱۹میلیونی حاشیهنشین و بدمسکن آیا میتوانند دغدغه بیآبی هم داشته باشند؟ راستی در کیپتاون چه گذشت و نقش دولت در این ارتباط چه بود؟
شهری با شش سد خالی
کیپتاون، شهری ساحلی است در کنار اقیانوس اطلس و در جنوبغربیِ آفریقای جنوبی. این شهر بیش از چهارمیلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. عرصه ۴۰۰هزار کیلومترمربعی کیپتاون، بیش از ۳۳هزار خانوار را در خود سکنی داده است.
سامانه آبرسانی کیپ غربی، وظیفه آبرسانی به اراضی کشاورزی و شهرهای کوچک حاشیه کیپتاون را بهعهده دارد. این سامانه تاسیساتی را دربرمیگیرد که به شهرداری کیپتاون و سازمان ملی آب و فاضلاب تعلق دارد و ازسوی آنها مدیریت میشود. شش سد بزرگ، از جمله این تاسیسات است. آبرسانی در این سیستم، کاملا به بارشهای جوی و روانابها وابسته است. سازمان ملی آب و فاضلاب، علاوهبر آنکه مدیریت سه سد بزرگ را بهعهده دارد، موظف است طرحها و برنامههای مربوطبه منابع آب را پیادهسازی و اجرا کند و به نیاز آبی شهرها، صنایع، معادن و کشاورزی پاسخ دهد. در مواقع خشکسالی شدید، این سازمان میتواند بهمنظور کاهش مصرف آب، برنامههای ریاضتی و احیای منابع را به اجرا بگذارد.
شش سد بزرگ، توان ذخیره ۶۰۰میلیون مترمکعب را دارند. این رقم ۹۹/۵ درصد ظرفیت ذخیرهسازی آب را شامل میشود. حدود نیمدرصد باقیمانده، پشت هشت سد کوچک جای میگیرد. ۲۹درصد آب در بخش کشاورز، ۶۴ درصد خانگی و شهری و ۷ درصد در سایر بخشها مصرف میشود. کاهش شدید بارش در سالهای اخیر، بهویژه در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷، باعث شد که این شهر، گرفتار خشکسالی بیسابقهای شود. میزان مصرف روزانه آب در تمام بخشها، پیش از اعمال برنامههای ریاضتی احیای منابع آب، ۱۳۵۰میلیون لیتر بود. اما برای از سر گذراندن خشکسالی، سازمان ملی آب و فاضلاب در آن کشور، محدودیتهایی را به اجرا گذاشت، تا بتواند دستکم ۱۵ درصد از حجم آب سدها را جبران کند.
طرحهای تقویتی و کمکی
برای کنترل و بهبود شرایط بهوجود آمده، طرحهای بازسازی و احیای منابع آبی در دستورکار سازمانهای دولتی قرار گرفت. بهدلیل هزینههای بهمراتب کمتر، افزایش و تقویت میزان آبهای سطحی، اولویت پیدا کرد که استفاده مجدد از آب مصرفشده، یکی از این طرحها بود. همچنین عملیات افزودن آبهای زیرزمینی به شبکه آبرسانی و احداث کارخانههای آبشیرینکن نیز آغاز شد. برای اینکه چنین طرحهایی به بهرهبرداری برسند، باید زمان صرف میشد؛ اما نیاز کیپتاون به آب، فرصتی برای صبر کردن باقی نمیگذاشت. این هم دلیل دیگری بود برای توجه بیشتر به بهرهبرداری و انتقال آبهای سطحی. قرار است درصدی از آب رودخانهای به نام بِرْگ (Berg) که به اقیانوس اطلس میریزد -به میزانی که بر اکوسیستم مصب این رود اثر منفی نگذارد- با بهرهگیری از کانالی به دریاچه سد ولولی (Voelvlei) انتقال پیدا کند. مدیریت مخازن سدها، کاهش تقاضا و همچنین طرحهای بازسازی و احیا، از دیگر وظایف سازمانهای دولتی دخیل در مدیریت آب است.
روز صفر و برنامه ریاضتی
مطالعات منابع آب در کیپتاون نشان میداد که روز ۱۲ آوریل ۲۰۱۸ (برابر با ۲۳ فروردینماه سالجاری) بخش عمده منابع آبی شهر که از شش سد بزرگ تامین میشد، به صفر خواهد رسید: روزی بدون حتی قطرهای آب در شیر خانهها. ۱۲ آوریل فرا رسید؛ اما مردم شهر خوشحال بودند، چون روز صفر، یک سال به تاخیر افتاد.
برنامه ریاضتی که سازمان ملی آب و فاضلاب در کیپتاون به اجرا گذاشت، برای مصرفکنندگان ساده نبوده است. هر نفر مجاز است در روز، فقط ۵۰ لیتر آب مصرف کند و نه بیشتر. برای درک دشواری این برنامه، کافی است در نظر بگیرید که میانگین سرانه مصرف آب برای هر نفر، ۱۵۰ لیتر در روز است (این رقم در ایران تقریبا دوبرابر برآورد شده است). در کیپتاون همچنین مصرف آب خانوار، باید به زیر ۶ مترمکعب در ماه، کاهش مییافت و سایر مصرفکنندگان نیز باید ۴۵ درصد از مصرف خود کم میکردند. این برنامه ریاضتی به «مرحله ۶بی» مشهور است که از فوریه ۲۰۱۸ (بهمن ۱۳۹۶) اجرایی شد. محدودیت برای خانوادههای کمدرآمد و بیکار کمتر بوده و دولت به آنها سوبسید نیز داده است.
طی یک دهه گذشته، شهرداری کیپتاون ۳۰۰ هزار کنتور هوشمند در خانهها نصب کرده است. برای نصب این کنتورهای جدید، خانوارهایی که بیش از ده و نیم مترمکعب در ماه مصرف دارند، در اولویت بودهاند. نشت آب در لولههای فرسوده، از مهمترین دلایل مصرف بیش از حد عنوان شده است. ارتباط مستمر با مردم و اطلاعرسانی هفتگی از میزان آب در دسترس، از دیگر اقدامهای شهرداری است. شبکههای اجتماعی و رادیو و روزنامهها، کانالهای ارتباطی دولت با مردم بودهاند. شهرداری مشترکان پرمصرف را همچنان جریمه میکند. همچنین طرحهای انطباقپذیری برای کاهش مصرف آب، از دیگر اقدامات شهرداری است که با همکاری کسبوکارهای کوچک و بزرگ، آغاز شده است. رتبه و ستارهدار کردن منازل، بهمعنی تاییدیه در سیستم آبرسانی ساختمانها و در دسترس قرار دادن میزان مصرف هر خانوار بهصورت منظم برای نظارت و کنترل آن، از اقدامات شهرداری بوده است.
نمونهای از گزارشهای هفتگی درمورد میزان آب در دسترس سدها در کیپتاون
همکاری مردم همراه با نظارت شدید دستگاههای اجرایی، سبب شد این برنامه با موفقیت به اجرا گذاشته شود. گرچه برنامههای ریاضتی و احیای منابع آب، کاهش شدید مصرف، عدم تخصیص آب در برخی از زمینهای کشاورزی و نیز همراهی شماری دیگر از کشاورزان در تخصیص ۱۰میلیون مترمکعب در عقب افتادن روز صفر نقش داشته است، اما این بارشهای پائیزی بود که سبب شد ۳۱ از درصد مخازن سدها پر شود. با این وجود، برنامههای ریاضتی و کمکی همچنان ادامه دارد و سازمانهای دولتی پیوسته از مردم میخواهند که صرفهجویی کنند.
دوباره شیر آب را باز میکنی. از خودت میپرسی: چرا کار کیپتاون به اینجا رسید؟ آیا در شهرهای ایران هم همین وضعیت تکرار خواهد شد؟ اگر چنین بشود، آیا حکومت ایران قادر است همراهی مردم را جلب کند و همان کاری را بکند که در کیپتاون انجام شد؟ بدون این که پاسخی داشته باشی، در ابهام و دلهره شیر آب را میبندی و زیرلب میگویی: وای اگر شهرهایمان شبیه کیپتاون شوند.