تمام آنچه گرمایش زمین همراه خود به ایران میآورد
«نردبان فریب، دروغ بزرگ گرمایش زمین به علت دیاکسید کربن» یک نمونه از چندین مستند، مقالهها و گفتوگوهای رسانهای است که در آنها میگویند چیزی به عنوان افزایش دمای میانگین زمین برای ایران وجود ندارد، اقلیم در حال تغییر نیست و حتی اگر چنین اتفاقی هم رخ دهد، فعالیت صنعتی و سبک زندگی انسان نقشی در آن بازی نمیکند و زمین، خود عاملش است.
چهرههایی همانند دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا هم میگویند به علم اقلیمشناسی باوری ندارند و «گرمایش زمین را دروغ ساخته و پرداخته چینیها» خواندهاند.
در مقابل، دستکم ۹۹ درصد دانشمندان زمین که اقلیم و تغییر آن را مطالعه میکنند، از جمله سازمانهای علمی دولت فدرال آمریکا میگویند که زمین بهسرعت گرمتر میشود و هیچ علتی بهجز فعالیت انسان برایش نیافتهاند.
این ده مورد، گل سرسبد واقعیتهای تلخ همراه تغییر اقلیم در ایران است:
یک. تغییر در بارندگی، امتداد خشکسالی و نایابی آب
آب نماد تغییر اقلیم در ایران است. در کنار اینکه سوءمدیریت، منابع آب ایران را کاهش داده و مصرف بالای آب برای کشاورزی و صنعت، سپس مصارف شهری، کشور را دچار مشکل در زمینه تامین آب کرده، رفتارهای آبوهوایی نیز متفاوت شده است و نقاط گوناگون ایران، شاهد امتداد خشکسالی (یا خشکیدگی) شدهاند.
در برخی نقاط همانند سیستان و بلوچستان، این خشکسالی ده ساله شده است.
در افق پیش روی ایران و براساس پیشبینیهای رایانهای موجود، روند خشکیدگی قرار نیست متوقف شود، مگر اینکه گرمایش زمین مهار و سپس معکوس شود.
در همین زمینه بخوانید: از سیر تا پیاز عدمتصویب نهایی عضویت ایران در پیمان پاریس
دو. افزایش دما، موجهای طولانیتر گرما
دمای میانگین با دمای لحظهای فرق میکند.
دمای لحظهای، دما در لحظهای از یک روز یا شبی مشخص است.
دمای میانگین، میانگین دمای یک ماه یا سال است. وقتی از دمای یک ماه یا سال حرف میزنیم، منظورمان، میانگین دما در آن بازه زمانی است.
بهعنوان مثال دمای فروردینماه امسال در مقایسه با سال قبل یا دمای امسال در مقایسه با دمای پارسال یا دهسال پیش، بهمعنای مقایسه دمای میانگین این ماهها یا سالها با یکدیگر است.
افزایش دما بهمعنای بالاتر رفتن همیشگی دمای لحظهای نیست.
افرادی که تفاوت آبوهوا (شرایط آبوهوایی کوتاهمدت) و اقلیم (شرایط درازمدت یک بخش جغرافیایی ازجمله آبوهوا، شرایط آب، خاک و غیره) را درک نمیکنند، فکر میکنند آمدن برف در زمستان بهمعنای رد گرمایش زمین است.
دمای میانگین ایران همانند دمای میانگین زمین درحال افزایش مکرر است. دستکم در ۴۱۰ ماه اخیر، هرگز ایران یا زمین شاهد کاهش دما و سرد شدن زمین نبودهاند.
دمای بیشتر همراه خود، موجهای گرما میآورد که هر سال طولانیتر میشود. موج گرما میتواند به «سکته گرما» و مرگ آدمی هم منجر شود.
پیشبینیهای رایانهای میگوید تا سال ۲۰۸۰ میلادی، بخشهای مرکزی و جنوبی ایران آنچنان گرم شدهاند که راه رفتن در فاصله در خانه تا ماشین میتواند اندامهای داخلی بدن را از کار بیندازد، سکته گرما بههمراه آورد و جان آدمی را بگیرد.
سه. ریزگردها حاکم میشوند
ریزگرد یک نماد تغییر شرایط جوی ایران است. این پدیده، متمایز از آلودگی هوا یا توفان شن است و بهواسطه نابودی زیستبومهایی همانند تالابها و دریاچهها شکل میگیرد.
خاک و ذرات معلقی که از طریق موج ریزگرد به یک منطقه میرسد، میتواند آلوده به سموم و مواد شیمیاییای باشد که پیشتر در کشاورزی، دامداری، صنعت یا زندگی روزمره مصرف شدهاند و سپس به منابع آب نشت کردهاند، به خاک رسیدهاند و حالا در شکل ریزگرد به ریه آدمی برمیگردند.
براساس پیشبینی دولت ایران سوءمدیریت آب و پس از آن گرمایش زمین، دریاچه ارومیه را آنچنان خشک خواهد کرد که ریزگردهایش تا تهران برسند و دستکم یک نفر از چهار نفر ایرانی را بیمار کنند.
چهار. ناتوانی در کشت محصول و تولید غذا
آب که نباشد، خاک که بهواسطه دامداری و کشاورزی صنعتی کمتوان شده باشد، بارندگی بهخاطر گرمایش زمین کم شده باشد و بهجایش موجهای گرما (یا سرما) آمده باشد، اینها همه کشاورزی را ناتوان میکند و تولید غذای ایران را کاهش میدهد.
پنج. مهاجرت و مرگ روستاها، بعد شهرها و سپس استانها
دستکم ۳۲ هزار روستای ایران تاکنون مردهاند. یک علت، گسترش شهرنشینی است چون کار و فعالیت اقتصادی و تحصیلی در شهرهای کشور راحتتر از روستاهاست. در کنار آن، ولی امکان حیات در روستاها محدودتر از قبل شده است: آب نیست، خاک از بین رفته و هوا متفاوت شده است، باران یا برف نیست و در نتیجه، کشاورزی یا دامداری کمبارتر است.
شش. بالا آمدن سطح آب دریاها و خلیج فارس
آب دریاها و اقیانوسها به دو دلیل بالا میآید: یکی بهعلت گرمتر شدن آبها، چون مایع گرمتر، حجم بیشتری اشغال میکند و دومی بهخاطر ذوب یخهای زمین است.
یخهایی که درون آب ذوب شوند، سطح آب را بیشتر نمیکنند. مثل یخهای یک لیوان آب که اگر کامل ذوب شوند، سطح آب درون لیوان بیشتر نمیشود. یخهایی که بر خشکیها ذوب شوند، مثل یخهای گرینلند، قطب جنوب و یخچالهای طبیعی، سطح آبها را بالا میبرند.
شبیهسازی نشنال جئوگرافیک نشان میدهد که بخشهایی از جنوب ایران و مشخصا استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان ممکن است در دهههای پیش رو، شاهد زیر آب رفتن بخشهایی از سواحل و شهرهایشان باشند.
هفت. نابودی طبیعت: مرگ تالابها، دریاچهها و جنگلها
زیستبومهای ایران بهخاطر فعالیت آدمی و سپس گرمایش زمین، درحال نابودیاند. پیشبینی شده که تا ۳۰ سال آینده، بخش عمدهای از جنگلهای ایران از بین رفته باشند. هماکنون اکثر تالابها و دریاچههای کشور، آسیبهای جدی و در مواردی جبرانناپذیر دیدهاند. نابودی طبیعت، میتواند به ششمین «عصر انقراض بزرگ» منتهی شود. عصری که در آن بر اساس سنجش صندوق جهانی طبیعت، دستکم دو سوم موجودات زنده زمین دیگر در آن وجود نخواهند داشت.
آخرین مرتبه، نزدیک به ۶۵میلیون سال پیش، دایناسورها در کنار بخش عمدهای از حیات بر روی زمین، بهعلت تغییر اقلیم ناشی از سقوط یک شهابسنگ، از چهره زمین محو شدند.
هشت. انقراض گونهها، تاریخی که از دست میرود
انقراض گونهها در کنار تخریب زیستبومها، بالا آمدن سطح آبها، گسترش آتش در منابع طبیعی و موجهای گرما، ریزگرد و… درنهایت به نابودی بخش عمدهای از تاریخ طبیعت و تاریخ انسان در ایران منتهی میشود.
تمامی این روند علاوه بر اینکه سلامت فیزیکی ساکنان ایران را بهخطر میاندازد، بر سلامت روان آنها تاثیری منفی میگذارد.
نُه. نامسکون شدن گام به گام
همانطور که روستاها در ایران بهتدریج میمیرند، شهرها هم با گسترش تغییر اقلیم خواهند مرد. سپس نوبت به استانها میرسد. در استانهایی همانند سیستان و بلوچستان، وضعیت اقلیم و تغییر آن از هشدار گذشته و این بخش ایران میتواند مقدم بر بقیه، قربانی گرمایش زمین و فعالیت صنعتی آدمی شود.
ده. دیگر ایرانی نخواهد بود
براساس پیشبینیهای رایانهای، دمای میانگین زمین در گذر قرن بیستم به بیستویکم میتواند آنچنان بالا برود که به انقراض انسان بینجامد. نبود انسان بر زمین، بهمعنای نبود ایرانی و ایران هم خواهد بود.
همانطور که فعالان محیطزیست مکرر گفتهاند، «فقط یک دانه زمین داریم و اگر امکان حیات ما بر آن از دست برود، همهچیز از دست رفته است. پس برای حفظ حیات، باید همهچیز را همین الان تغییر داد».